کتاب افسانه های تبای

اثر سوفوکلس از انتشارات خوارزمی - مترجم: شاهرخ مسکوب-ادبیات اقتباسی

شامل 3 نمایشنامه ادیپوس شهریار ، ادیپوس در کلنوس و آنتگینه می باشد


خرید کتاب افسانه های تبای
جستجوی کتاب افسانه های تبای در گودریدز

معرفی کتاب افسانه های تبای از نگاه کاربران
اگر راست باشد که حقیقت زهرآگین است، آنتیگونه را باید یک شوکران تلخ نامید. تراژدی تقابل‌ها، همه چیز در برابر همه چیز، کششی به سوی مرگ...

مشاهده لینک اصلی
Oidipous epi Kolōnōi = Oedipus tyrannus coloneus and Antigone, Sophocles
Oedipus at Colonus (also Oedipus Coloneus, Ancient Greek: Οἰδίπους ἐπὶ Κολωνῷ, Oidipous epi Kolōnōi) is one of the three Theban plays of the Athenian tragedian Sophocles. It was written shortly before Sophocles death in 406 BC and produced by his grandson (also called Sophocles) at the Festival of Dionysus in 401 BC.
تاریخ نخستین خوانش: بیست و ششم آگوست سال 1974 میلادی
عنوان: سه نمایشنامه : اودیپوس شاه، اودیپوس در کولونوس، آنتیگون؛ مترجم: محمد سعیدی؛ زیرنظر: احسان یارشاطر؛ تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، نخستین بار سال 1334، در 196 ص؛
عنوان: افسانه های تبای؛ اثر: سوفوکلس؛ ترجمه: شاهرخ مسکوب؛ مشخصات نشر: تهران، خوارزمی، 1352، در 376 ص، شابک: 9644870328؛ چاپ دوم 1356، چاپ چهارم 1385، موضوع: ادیپ، نمایشنامه، اساطیر یونان، قرن پنج پیش از میلاد
افسانه های تبای، اثر ماندگار ادیب مشهور یونانی (آتنی) سوفوکلس هستند. در یادداشتی کوتاه در ابتدای کتاب، چنین آمده: «نمایشنامه‌ های: «ادیپوس شهریار»، «ادیپوس در کلنوس»، و «آنتیگونه»، پیش از این با عنوانهای: «ادیپ شهریار»، «ادیپ در کلنوس»، و «آنتیگون»، جداگانه به چاپ رسیده‌ اند. این سه نمایشنامه براساس اسطوره‌ ی دودمان لابداسید ها نوشته شده، و دوره‌ ای از سرگذشت افسانه‌ ای خاندان شاهی شهر «تبای» را می‌نمایانند. موضوع هر سه نمایشنامه، به هم پیوسته، و مراحلی از پایان سرنوشت یک خانواده است. از همین‌رو این‌بار، هر سه نمایشنامه در یک مجلد، و به نام «افسانه های تبای» به چاپ می‌رسد.» پایان نقل. ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
ترجمه این رابرت فاگلس زیبا است - به مراتب بهتر از سایر نسخههای من است (به عنوان مثال Fitts / Fitzgerald یا دیوید گرینز). زبان پر جنب و جوش و قانع کننده است، دارایی مهمی برای خواندن درام روی صفحه است. اگر شما سوفوکل را بخوانید چون یک بار در طول دبیرستان اجباری و ناجوانمردانه است، Id شما را تشویق می کند تا این ترجمه را با نور بیشتری به دست آورد. بسیار توصیه می شود. این اولین بار بود که همه ی سهOedipus plays @ را دنبال می کردم، و من قدردانی می کنم که این جلد آنها را به ترتیب با تاریخ ترکیب سوفوکل ارائه می دهند، نه به ترتیب با توجه به مکان آنها در افسانه Theban. آن را مفید برای فکر کردن به سه نمایشنامه به عنوان یک @ trilogy، @ اما سه داستان جداگانه از اسطوره است. این به این معنی است که مخاطبان یونان آنها را دیده اند و این آرایش نیز به منظور بهبود بخشیدن به پیشرفت سوفوکل به عنوان نمایشنامه نویس بهتر عمل می کند. مقالات مقدماتی برنارد ناکس نیز شادی برای کسانی است که علاقه مند هستند، اما آنها به هیچ وجه مورد نیاز نیست برای خواننده عمومی. نمایشنامه ها با شایستگی خود، با یا بدون مطالب مقدماتی، مواجه می شوند. (حداقل، هر چند، Id نشان می دهد خواندن خلاصه ای از اسطوره های فاطمه در ص 27-29 برای پس زمینه اگر شما قبلا با داستان آشنا نیست.)

مشاهده لینک اصلی
شگفت آور من می دانم که باید این را در ترجمه های مدرن بخوانیم، اما شگفت انگیز این است که ما هنوز آثار یونان باستان داریم؟ این داستان ها خسته کننده نیستند، یا تاریخی نیستند و یا خواندن دشوار است. ترجمه ای را که برای شما مناسب است، انتخاب کنید، مثلا شعر یا پروسس یا جایی که در میان است، و به شیرجه رفتن به برخی از درام های باور نکردنی.

مشاهده لینک اصلی
دو سال پیش، نمایشنامه های Theban را در کلاس نهم کلاسم خواندم. من آنها را دوست داشتم من به سرعت هر چیزی را که در مورد آنها فکر کردم فراموش کرده ام. [حافظه وحشتناکی دارم] بنابراین وقتی شنیدم یک صدای آزاد از نمایشنامه ها با یک روایت کامل پخش می شود ... برای آن رفتم. و البته آن را دوباره دوست داشت.\nروایت کمک کرد: این ستاره های صوتی، جیمی گلور عالی به عنوان افلاطون و همواره با استعداد هلی اکتول به عنوان آنتیگون، اما گزینه های ریخته گری مانند Samantha Bond به عنوان Jokasta، مایکل Melone به عنوان Creon، و لیدیا لئونارد به عنوان Ismene نیز برجسته است. â † 'Oedipus the Kingâ †\nâ~ ... â~ ... â~ ... â~ ... â~ ... خوب، فقط می توانم بگویم: ادیپ هیچ کاری اشتباه انجام نداد. ایده ای بسیار کلاسیک است که سرنوشت اجتناب ناپذیر و غیرقابل انکار است، اما فقط این ایده ای نیست که با آن موافق هستم. ادیپ یک شخص است که در تلاش برای فرار از یک سرنوشت وحشتناک است، شخصی که کشور را اداره می کند و کشور را تحریم می کند تا از پیشگویی اجتناب کند و گفت که او پدرش را می کشد و بچه هایش را با مادرش می کشد. او به معنای واقعی کلمه هیچ راهی برای دانستن اینکه او در واقع به سرنوشت خود می افتد. سوفوکل به من اعتقاد دارد که این تقصیر اوست. من موافق نیستم. ادیپ سزاوارتر 2k18 بهتر است. با این وجود، آنچه که من در مورد این بازی انجام می دهم این است که این فاجعه ای است که هیچ شخصیتی به طور هدفمند آن را انجام نمی دهد. هر یک از شخصیت â € \"از Kreon بعد-غیرمعمول به Jocasta نوشته شده عالی است â €\" دلسوز است. این خیلی ناراحت کننده است که ببینیم آن را آشکار می کنیم، این شخصیت ها زندگی خود را به طور کامل ویران می کنند. \"من در طی سخنرانی نهایی اودیپ در نزدیکی اشک بودم. هیچ کدام از آنها سزاوار این نیستند. â † 'Oedipus در Colonusâ †\nâ~ ... â~ ... â ... ... â~ ... â~ † من در واقع، در عقب، مطمئن نیستم که من در کلاس نهم آن را بخوانم. [ما فقط واقعا خواسته بود که آنتیگون را بخوانیم.] این احساسات خانوادگی است، زیرا رابطه بین آنتیگون و ایزمن و ادیپ ناراحت کننده است و من آن را دوست ندارم. تقریبا تمام اقدامات این یک سریال است که باعث می شود پیگیری آن بسیار سخت باشد. صادقانه بگویم، این به نظر می رسد یک میز کار بین ادیپ پادشاه و آنتیگون است. از احساس تراژدی و توسعه شخصیت لذت می برم، اما در مورد این بازی واقعا صادق نیستم. â † 'Antigoneâ †\nâ~ ... â~ ... â~ ... â~ ... â~ ... این یکی از بازی های مورد علاقه من در کلاس نهم بود، و آن را صادقانه هنوز است. احتمالا با Medea گره خورده است، آنتیگن شخصیت اصلی یونانی غم انگیز من است. Isnâ € ™ T او iconic؟ Isnâ € ™ T او شگفت انگیز است؟ من او را دوست دارم می دانید که چه کسی دوستت دارد؟ Ismene یک آیکون لعنتی را چسباندید. Ismene و Antigone زیباترین رابطه خواهر و برادر هستند و من آنها را تحسین می کنم. همچنین، این پست اساسا من است @ Antigone: به طور جدی، هر چند، شخصیت Antigone را به طرز وحشیانه ای غم انگیز و غیرقابل تحسین برانگیز پیدا می کنم. او با پرستی از احساس عمیق افتخار و همچنین تمایل عمیق به چسباندن آن به مردی که با آن درگیری می کند، پر شده است. من می توانم یک مقاله در مورد او بنویسید و احتمالا ممکن است در امتحان لایت - به ما نگاه کنید. به این نتیجه می رسیم: این نمایش ها نگاهی عالی به ماهیت بشریت، ریاکاری از ما و این واقعیت است که همه ما طرف های خوب ما را داریم. من واقعا از این ها لذت می برم و دوست دارم دوباره و دوباره بارگیری کنم. وبلاگ. | Goodreads | توییتر | یوتیوب

مشاهده لینک اصلی
این چیزها را به خاطر بسپار، پسرم، به شما هشدار می دهم همه انسان ها اشتباه می کنند، تنها انسان است. اما وقتی اشتباه انجام می شود، انسان نیز می تواند به عقب بر روی حماقت و بدبختی بازگردد، اگر او تلاش می کند که عواقبش را کاهش دهد، با این حال او کمرنگ می شود و راه های خرابش را متوقف می کند. ستون فقرات مارک های شما را به حماقت می دهد - افتخار یک جرم است. نه، به مردگان برسید! کجا شکوه بود، کشته شدن دو بار کشته مرده؟ â € (Tiresias، پیامبر کور، به Creon، پادشاه Thebes، عمو از Antigone در â € ~ Antigoneâ € ™) سه تصمیم بسیار خوبی من را به سرانجام خواندن نسخه کلاسیک پنگوئن Sophoclesâ € ™ ثانیه سه نمایش Theban: اول و مهمتر از همه، من در نهایت چند ماه پیش تصمیم گرفتم تا دوره ای در اسطوره های کلاسیک برگزار کنم. این همواره آرزوی من بوده است، اما همانطور که در بسیاری از موارد در زندگی، سالها به تعویق افتاده است. این دوره جعبه پاندورا را باز نکرد، اما در عوض، درک من از ادبیات و هنر به طور کلی و به من درک جدیدی در مورد اینکه اسطوره های کلاسیک بخشی از میراث فرهنگی من است، به من داده شده است. در میان دیگران ما مجبور شدیم Sophocles € â € ~Oedipus Kingâ € ™ را بخوانیم. من می دانستم، در جایی در خانه من، نسخه ی ضرب و شتم Reclam را در آلمان پیدا می کنم: این کار توسط سوفوکل یک کتاب مجموعه برای تقریبا هر دانش آموز دبیرستانی در زوریخ است. با این حال، در یک لحظه، تصمیم گرفتم که نه تنها این بازی مشهور را بخوانم، بلکه دو ترانه دیگر را نیز اضافه کنم: «Antigone» و «Oedipus در Colonus». این دومین تصمیم من بود. سومین تصمیم شجاعانه من این بود که این نمایشنامهها را به جای ترجمه یک ترجمه انگلیسی به زبان انگلیسی بخوانم، عمدتا دلیل این بود که من نمیتوانستم یک ترجمه مناسب و معقول برای آلمانی پیدا کنم. این همان چیزی است که من در اختیار یک نسخه جدید از نسخه کلاسیک پنگوئن قرار دادم که توسط رابرت فاگلس ترجمه شده است (پروفسور ادبیات تطبیقی، کاردان، در دانشگاه پرینستون) با معرفی و یادداشت های برنارد ناکس (کارگردان خاندان هاروارد مرکز مطالعات هلنیک در واشنگتن). همانطور که اغلب با نسخه های کلاسیک پنگوئن، من فورا در عشق با پوشش سقوط کرد، به تصویر کشیدن گوستاو Dorà © â € \"Enigmaâ € ™ (Musà © د\" Orsay، پاریس): من نمی توانم به اندازه کافی ستایش این نسخه و ترجمه آن. زبان زیبا و ساده حتی برای زبان مادری انگلیسی نیز قابل درک است؛ یادداشت های همراه روشن هستند و تنها نیاز به دانش اساسی اسطوره یونانی دارند. آنها کمک می کنند حتی بیشتر از نوشتن قانع کننده و عجیب و غریب ظریف از نمایشنامه ها لذت ببرید. اگر شما سالها پیش به \"پادشاه پادشاه پادشاهان\" خوانده اید و اکنون آماده است تا دوباره این کار را انجام دهید، آن را امتحان کنید و تمام سه نمایش Theban توسط سوفوکل را بخوانید. آنها شامل â € ~Antigoneâ € ™ (نوشته شده حدود 442 B.C.)، â € ~Oedipus پادشاه (حدود 430 B.C.) و â € ~Oedipus در Colonusâ € (تولید پس از مرگ سوفوکلس در 401 BCC). علاوه بر زیبایی سازمان یافته â € œOedipus پادشاه، دو دیگر نمایشنامه نویس در مورد آرمان گرایی Antigone و ادیپ در تبعید هستند نه کمتر فریبنده و جذابیت خود را از دست داده اند. همانطور که همه درامهای یونانی، ترافیگ های سوفوکلس بر اساس اسطوره هایی است که به صورت خوراکی به تصویب رسیده است. برنارد ناکس توضیح می دهد: \"چیزهایی که شاعر شیطانی آن را ساخته است، واقعیت معاصر نیست، بلکه افسانه است. و با این حال این واقعیت واقعیت معاصر را انعکاس داد، بنابراین شاید به لحاظ اعتبار بیشتر باشد، زیرا آنها توسط عواطف حزبی زمان، اصطلاحاتی که در واقع حقیقتا معتبر بودند، حتی برای امروز ما معنی دار هم هست »(ص.22 ) یکی از بهترین نمونه هایی که این مطالب به عنوان 2400 سال پیش معنای قدرتمندی دارند، نقل قول در آغاز این بررسی توسط Tiresias به Creon است. با این وجود، من آگاه هستم که خواننده مدرن امروز، رویکرد دیگری نسبت به این آثار را نسبت به بیننده مرد آتن داشت (زنان به نظر می رسید به ندرت به عکاسی پذیرفته می شدند). در طول دوره من چندین نمایشنامه را نه تنها توسط سوفوکل، بلکه همچنین توسط Aeschylus و Euripides مطالعه کردم. با وجود اینکه من عاشق یونانی هستم و به قلمرو کلاسیک خیلی جذاب هستم، اغلب برای من غلبه بر اشتباه فرهنگ های کلاسیک بسیار مشکل است. به نظر می رسد مردان یونانی در اطراف زنان بسیار راحت بوده اند. در اسطوره های مختلف زنان به عنوان مخرب، هیولا و یا حیرت انگیز به تصویر کشیده شده اند. هیولا اغلب زن هستند به نظر می رسد که آنتیگون یک استثناء نادر است. صداقت و بشریت، که سوفوکل به گونه ای استادانه توصیف می کند، باعث می شود که او را به خواننده مدرن علاقه مند سازد. ادیپ ممکن است قهرمان بیننده مرد آتن باشد (*)، اما فکر می کنم ادوپس دختر آنتیگون، قهرمان شخصی من است. به این ترتیب، با یک نقل قول از برنارد ناکس درباره شخصیت مورد علاقه من در نمایشنامه ها، نتیجه گیری می شود: «شجاعت و استعداد، یک درخشان از نور است؛ او تجسم یک فاجعه تسلیحاتی است که می تواند به ما نشان دهد که در موارد خاص قهرمانانه رنج بی عیب و نقص و مرگ می تواند با عظمت روح روبرو شود، زیرا به دلیل صرفا انسانی، همه ما به ما افتخار می دهد. »(ص. 53) (*) قهرمانان اسطوره یونانی عمدتا افراد خوب یا اخلاقی نبودند؛ آنها می توانند کاملا مخالف باشند. یک قهرمان می تواند یک والد الهی داشته باشد یا در بعضی موارد فوق العاده باشد ...

مشاهده لینک اصلی
The Three Theban Pays سنگ سنگ قبر مطلق از نمایشنامه یونان باستان است و به نظر من آنها شامل دو تا از بهترین نمایشنامه هایی است که تا کنون نوشته شده اند: ادیپ پادشاه و آنتیگون. ادیپ پادشاه - چرا که گاهی اوقات یک زن واقعی را می پاشد. سرنوشت در تراژدی یونان باستان اجتناب ناپذیر است. تلاش برای جلوگیری از آن فقط به آن منجر خواهد شد، و انجام کاری نیز شما را به آنجا هدایت خواهد کرد. بنابراین اگر یک خدا به شما می گوید که شما به دست پسر خود می میرید و پس از آن همسرتان را سرقت می کند، بهتر است هیچ کاری انجام ندهید، زیرا به هر حال اتفاق می افتد. هر اقدام پیشگیرانه ای که انجام می دهید تنها به پایان دادن به یک نتیجه منجر می شود. بنابراین، شما تقریبا پیچ خورده است. شما نیز ممکن است دراز بکشید و آن را بپذیرید. خدایان معنی دارند. اما، اگر شما مانند پادشاه تیبز مثل شما هستید، به جای آن پسر بچه شما را برای مرده ها بگذارید. صفوف ادیپ او واقعا در زندگی شانس زیادی نداشت. او می تواند با سرنوشت خود مداخله کند، عمدتا به این دلیل که نقص غم انگیز او کمبود آگاهی او در مورد ریشه های واقعی او است. او شایعه ای از نبوت را به او می گوید، بنابراین او تلاش می کند تا از او دور بماند. اما، در انجام این کار او به هر حال نزدیکتر به دور واقعی او را تحت فشار قرار دادند. این مشکل در هنگام تولد رها شده است؛ شما فقط نمی دانید که چه کسی در جهان است! در اینجا جایی جالب است. در واقع، این نشان می دهد که هیچ آزادی آزاد وجود ندارد به طور کلی به دلیل هر گونه اعمال آزاد به نظر می رسد به سرنوشت از پیش تعیین شده است. بنابراین هر اقدام برای قبضه حساب شده است. مخاطبان مورد نظر ممکن است از این قدرت ها آگاهی داشته باشند، اما ادیپ و دورتر از آنها بی رحم بودند. آنها باید هر دو راه سخت را یاد بگیرند. ادیپ مجبور شد آن را تشخیص دهد و در این فرایند زندگی خود را خراب کرد: این باعث شد او چشم هایش را پاره کند. در حال حاضر که غم و اندوه واقعی است. جای تعجب نیست که ارسطو این مدل را برای بازی کامل ساخته است؛ زیرا این استادانه است. نظریه ارسطو میتواند برای کمک به خواننده در درک اینکه چگونه طرح به تراژدی کمک میکند. من نمی توانستم تراژدی را بدون آن مطالعه کنم. این تراژدی، بخشی، به سبب پیچیدگی طرح آن است که منجر به کاترزیس می شود. بر اساس نظریات ارسطو، پیچیدگی طرح از طریق معکوس، شناخت و رنج است. یک طرح ساده تنها یکی از اینها را ایجاد می کند؛ بنابراین، آن را یک catharsis محدود داشته باشد. معکوس (peritpeteia) تغییر وضعیت امور به مخالف آن است، مانند تغییر عقیده ادیپوس. به رسمیت شناختن (anaghorsis) از طریق به دست آوردن دانش به دست می آید، مانند دستاوردهای ادیپ از تولد او. ارسطو استدلال می کند که یک طرح مؤثر، آنگوریزیس را با پریتپیتی مرتبط می کند. این به این دلیل است که آن را با این ترس یا ترس از جمله این خطوط زیر انجام می دهیم: «خداوندا، همه حقیقت را می گیرند، همه چیز روشن می شود! نور، اکنون اجازه دهید آخرین لحظاتت را در تو ببینم! - (خطوط 1305-9) من امیدوارم که من هیچ کس را از دست ندهم یا آنها را با خلاصه ای از پوئته به مرگ نرسانم. ساختار کلیدی است؛ این همه چیز در ارائه طرح است. اگر در لحظات تکراری، این عمل می تواند از طریق ترکیبی از معکوس شدن شرایط در طول یک تشخیص وحشیانه به شدت تحریک کند، سپس تحقق نهایی ترس و ترس حاصل خواهد شد. چنین موردی با ادیپ است. هامارتای ادیپوس، نقص غم انگیز او در هسته موجود بودن او، جهل اوست و هنگامی که حجاب برداشته می شود، تراژدی وضعیت را درک می کند؛ او خیلی دیر متوجه می شود که سرنوشت ناپذیر و غیرقابل تحمل است. او بی پروا با مادرش مرتکب شده و دورتر از او کشته شده است، بنابراین، همانطور که گفتم، زندگی عوضی واقعی است. ادیپ در کلونوس\nادیپ توسط سرنوشت لعنت شده است. پس از ناخواسته کشتن دورتر و ازدواج با مادر خود، از سرزمین خود بیرون ریخته شد: او سرنوشت را رد کرد. او اکنون کور و قدیمی است و تنها یک آرزو دارد: مرگ. خواهر دخترش (فرزند متولد سکته مغزی مادرش) مایل است در این مورد کمک کند، اما برادران پسرش می خواهند او را به سرزمین تیبز بازگردانند و به خوبی زندگی کنند. آنها نبوت جدیدی در مورد سرنوشت خود شنیده اند، و آنها از این به آن رسیده اند. با این حال، به عنوان خوانندگان ادیپس پادشاه آموختند، تلاش برای تغییر سرنوشت تنها منجر به سرنوشت تغییر مسیر می شود؛ در نهایت، مقصد همیشه باقی خواهد ماند: فرار نیست. ادیپ استعفا داده می شود تا باد هر کجا که می تواند برداشته شود. او آموخته است که او قدرت ندارد گذشته او گذشته، گذشته ای خطرناک است که جهان جنایتکار را در نظر می گیرد. این یکی است که سعی داشت از آن اجتناب کند، اما، دوباره هرگز نمی توانست از آن فرار کند. پادشاه کریون، اوباما به طور ضمنی برادر عدالت در عیدپوس عصبانی است؛ زیرا مرگ جاکاستا او را به شدت صدمه دیده است. این خیلی آسان است که دیگران را در چنین شرایطی قضاوت کنند، اما همانطور که ادیپ می گوید: \"تنها چیزی که فقط برای من جواب می دهد. اگر در اینجا و اکنون یک مرد به شما حمله کند، شما خودتان هستید، چه کار باید بکنید؟ تحقیق کنید که آیا قاتل شما را مقصر اصلی خود کرده است؟ خب من می دانم، همانطور که زندگی تان را دوست دارید، شما قاتل را به عقب بازگردانید، و برای توجیه شکار نکنید. @ به عنوان دنباله ای به ادیپ پادشاه ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب افسانه های تبای


 کتاب دایی وانیا
 کتاب قصه های تصویری از زهرالربیع _4
 کتاب قصه های تصویری از حدیقه الحقیقه _ ‏‫۱
 کتاب تروترو همیشه شاگرد اول میشه
 کتاب ترو می خواد تو برفا آب بپاشه به گل ها
 کتاب تروتروی بانمکه خوشحاله روز کودکه