در دیکنز، بهترین رمان، فروتن، اپیلاسیون یتیم، به کار کثیف کمان مشغول است، اما جرات می کند رویای تبدیل شدن به یک نجیب زاده شود - و یک روز، تحت شرایط ناگهانی و مبهم، او خود را در انتظار انتظارات عالی می یابد. در این داستان غم انگیز جنایت و گناه، انتقام و پاداش، شخصیت های قانع کننده عبارتند از مگویچ، محارب ترسناک و ترسناک؛ Estella، که زیبایی آن تنها با شکوه و شکوفایی او برجسته است؛ و خانم هاویشام، متولد تیره، یک عروس ناهموار بی نظیر است.
نوشته شده در دهه گذشته زندگی او، انتظارات بزرگ نشان می دهد نگرشی تاریک دیکنز به جامعه ویکتوریا، ساختار طبقات ذاتی و ماتریالیسم آن است. با این حال این رمان همچنان یکی از محبوب ترین های دیکنز است.
خرید کتاب آرزوهای بزرگ
جستجوی کتاب آرزوهای بزرگ در گودریدز
معرفی کتاب آرزوهای بزرگ از نگاه کاربران
876. Great Expectations, Charles Dickens
The novel was first published as a serial in Dickenss weekly periodical All the Year Round, from 1 December 1860 to August 1861. In October 1861, Chapman and Hall published the novel in three volumes.
On Christmas Eve, around 1812, Pip, an orphan who is about seven years old, encounters an escaped convict in the village churchyard, while visiting the graves of his parents and siblings. Pip now lives with his abusive elder sister and her kind husband Joe Gargery, a blacksmith. The convict scares Pip into stealing food and a file. Early on Christmas morning Pip returns with the file, a pie and brandy. During Christmas Dinner that evening, at the moment Pips theft is about to be discovered, soldiers arrive and ask Joe to repair some shackles. Joe and Pip accompany them as they recapture the convict who is fighting with another escaped convict. The first convict confesses to stealing food from the smithy. A year or two later, Miss Havisham, a wealthy spinster who still wears her old wedding dress and lives as a recluse in the dilapidated Satis House, asks Mr Pumblechook, a relation of the Gargerys, to find a boy to visit her. Pip visits Miss Havisham and falls in love with her adopted daughter Estella. Estella remains aloof and hostile to Pip, which Miss Havisham encourages. Pip visits Miss Havisham regularly, until he is old enough to learn a trade.
Joe accompanies Pip for the last visit, when she gives the money for Pip to be bound as apprentice blacksmith. Joes surly assistant, Dolge Orlick, is envious of Pip and dislikes Mrs Joe. When Pip and Joe are away from the house, Mrs Joe is brutally attacked, leaving her unable to speak or do her work. Orlick is suspected of the attack. Mrs Joe becomes kind-hearted after the attack. Pips former schoolmate Biddy joins the household to help with her care.
Four years into Pips apprenticeship, Mr Jaggers, a lawyer, tells him that he has been provided with money, from an anonymous benefactor, so that he can become a gentleman. Pip is to leave for London, but presuming that Miss Havisham is his benefactor, he first visits her.
Pip sets up house in London at Barnards Inn with Herbert Pocket, the son of his tutor, Matthew Pocket, who is a cousin of Miss Havisham. Herbert and Pip have previously met at Satis Hall, where Herbert was rejected as a playmate for Estella. He tells Pip how Miss Havisham was defrauded and deserted by her fiancé. Pip meets fellow pupils, Bentley Drummle, a brute of a man from a wealthy noble family, and Startop, who is agreeable. Jaggers disburses the money Pip needs. ...
عنوان: آرزوهای بزرگ؛ نویسنده: چارلز دیکنز؛ (علمی و فرهنگی، دوستان، افق) ادبیات؛ تاریخ نخستین خوانش: سال 1975 میلادی
با ترجمه: ابراهیم یونسی، تهران، سال انتشار 1351، با ویرایش، چاپ هفتم، با شابک: 9789646207486؛ سال 1391، انتشارات دوستان
ترجمه: محسن سلیمانی انتشارات افق 1387 این نسخه، متن چکیده و کوتاه شده
آرزوهای بزرگ را می‌توان به نوعی زندگی‌نامه خودنگاشت «دیکنز» نیز دانست که همچون آثار دیگرش، تجربیات تلخ و شیرین وی از زندگی و مردمان را نمایان میسازد. داستان «آرزوهای بزرگ» وضعیت سیاسی اجتماعی دوران خود ایشانست و نویسنده حقایق اجتماعی را با بیانی لطیف به تصویر کشیده است. خلاصه داستان: پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانه‌ذای را در کلبه‌ذای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر خواهرش «جو گارگِری» آهنگری پرتوان اما مهربان و نرم‌خو، می‌گذراند. او که روزی برای سر زدن به قبر مادر و پدرش به گورستان می‌رود، بطور اتفاقی با یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه به نام «آبل مگویچ» روبرو می‌شود. آن زندانی، داستانی ترسناک برای کودک سر و هم می‌کند تا او نانی برای رفع گرسنگی و سوهانی برای رهایی خویش از غل و زنجیری که به دست و پایش بسته است، برایش بیاورد. پیپ هم از روی ناچاری و هم از دل‌رحمی او را یاری می‌کند. مدت زمانی از آن ماجرا می‌گذرد و پیپ کوچک، توسط زنی میانسال و ثروتمند موسوم به «میس هاویشام» (یکی از استادانه ترین شخصیت‌های خلق شده توسط دیکنز) اجیر می‌شود، تا گهگاه برای همنشینی، و سرگرم نمودنش، پیش او بیاید. هاویشام که در گذشته ای دور، و به هنگام عروسی، معشوقش او را بیرحمانه ترک گفته، از آن زمان، به زنی دلسرد و انتقام‌جو بدل گشته است. او «اِستِلا»، دخترکی زیبا، اما گستاخ و مغرور را به فرزندی پذیرفته است، تا به او بیاموزد که چگونه مردان را به بازی گرفته، و بدینسان انتقام خویش را توسط او، از مردان بستاند. پیپ کوچک در آن خانه، به استلا دل می‌بندد، و تحت تأثیر توهین‌ها و آزارهای دخترک، نخستین آرزوهایش مبنی بر ترک زندگی محقر، و روستایی، و زیستن چون نجیب زادگان، در او نقش می‌بندد. پیپ، سال‌ها نزد جو گارگِری شاگردی می‌کند تا به عنوان یک آهنگر امرار معاش نماید، اما رخدادی زندگی او را دگرگون می‌کند. حقوقدانی در لندن به نام «جَگرز» به او اطلاع می‌دهد، که یک ولینعمت ناشناس، هزینه ی تعلیم و تربیت او را، برای رفتن به لندن و آموختن فرهنگ افراد متشخص، متقبل شده، و پس از آن ثروت کلانی به او خواهد رسید. به این ترتیب قهرمان نخست داستان، روستا و شوهر خواهر دوست داشتنی خود را ترک می‌کند، تا به آرزوهای بزرگ خویش، که یافتن تشخص و لیاقت برای دستیابی به استلا است، برسد. او در طول زندگی در لندن، بسیاری از آداب و رسوم زندگی شهری، همچون طرز رفتار، لباس پوشیدن، و مشارکت در انجمن اشخاص فرهیخته و با فرهنگ را، می‌آموزد و استلای محبوبش نیز که اکنون مردان زیادی خواهان او هستند، با تجاربی مشابه، دست و پنجه نرم می‌کند. پیپ این‌بار به استلا اظهار عشق می‌کند ولی استلا به او می‌گوید که لیاقت عشق پیپ را ندارد، و به «بنتلی درامل»، مردی پست فطرت، دل‌بسته است. پیپ که همیشه خانم هاویشام را ولینعمت مرموز خود می‌پنداشته، در پایان به این موضوع پی می‌برد، که ولینعمتش «مگویچ»، همان زندانی فراری ست، که در کودکی یاریش داده بود. او همچنین درمی‌یابد که مگویچ پدر استلا است. اما زمانی این راز برملا می‌شود، که مگویچ طی یک درگیری دستگیر، و زخمی شده، و در بستر مرگ افتاده، و تمام اموالش توسط دولت ضبط شده است. از طرفی استلا نیز با درامل ازدواج کرده، و بدرفتاریهای بسیاری از او دیده است. پیپ که به هیچ‌یک از آرزوهای خود نائل نمی‌آید، به کلبه ی محقر روستایی خود، پیش جو بازمی‌گردد. هرچند دیکنز تصمیم داشت تا پیپ را در رسیدن به استلا عاقبت ناکام گذارد، و داستان را به صورتی غم‌انگیز به پایان برساند، اما به توصیه دیگران، پایان آنرا با درس گرفتن استلا، از شکستهای زندگی، و بازگشتش به نزد پیپ، تغییر می‌دهد تا به مذاق خوانشگران آن زمان خوش بیاید. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
@I must be taken as I have been made. The success is not mine, the failure is not mine, but the two together make me.@
تعرّفت على روايات تشارلز ديكنز في سن مبكّر نسبياً، فهي أولى الأعمال التي أدخلتني إلى كلاسيكيات الأدب الإنجليزي خاصةً والعالمي عامةً. كنت أستعير رواياته من مكتبة المدرسة وأضعها في مكتبتي الصغيرة في المنزل، وأبقى أنظر إليها لحين انتهاء فترة الامتحانات لألتهمها في عطلة الشتاء. كانت أجواء الشتاء ترتبط بذهني بأوليفر تويست وديفيد كوبرفليد وپيب بيريب وشوارع لندن الضيّقة ومجتمعها المُخملي. وهذا ما دفعني لإعادة قراءة هذه الرواية للمرة الرابعة.
كعادة أبطال ديكنز في رواياته، ينشئ پيب طفلاً يتيماً فقيراً في كنف أخته وزوجها الطيّب. يحلم پيب بالثروة والمجد، ولم يقبل بأن يصبح صبيّاً لحداد في قرية بعيدة. وهنا تتوالى الأحداث وتتقاطع الأقدار ويضرب الحظ ضربته. وتبدأ مرحلة جديدة غير متوّقعة في حياة پيب، فيصبح غنيّاً مُتعلّماً، يتعرّف على الطبقة الغنيّة، ويحلم بأكثر مما حلم به. ويحلم بالزواج من ايستيلا الجميلة المغرورة التي أحبها منذ الصغر، وفي خضم رحلة المجد والثراء والبحث عن الحُب، ينسى پيب صحبه القدماء وينسى من أحسن إليه وتعهّده برعايته صغيراً. ثم تنقلب الأحداث رأساً على عقب في مصادفات غريبة وصادمة، ليعود پيب كمان كان فقيراً، فقد تحطّمت أحلامه وباءت جميع توقّعاته بالفشل..فالرعب كل الرعب يكمن في أن تنسى نفسك خلال رحلة تحقيق حلمك! رواية الحُب، المجد، الأحلام، الانتقام، والصداقة.
ممتعة، مُدهشة، تُنسيني نفسي في تفاصيلها..
...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آرزوهای بزرگ
خرید کتاب آرزوهای بزرگ
جستجوی کتاب آرزوهای بزرگ در گودریدز
The novel was first published as a serial in Dickenss weekly periodical All the Year Round, from 1 December 1860 to August 1861. In October 1861, Chapman and Hall published the novel in three volumes.
On Christmas Eve, around 1812, Pip, an orphan who is about seven years old, encounters an escaped convict in the village churchyard, while visiting the graves of his parents and siblings. Pip now lives with his abusive elder sister and her kind husband Joe Gargery, a blacksmith. The convict scares Pip into stealing food and a file. Early on Christmas morning Pip returns with the file, a pie and brandy. During Christmas Dinner that evening, at the moment Pips theft is about to be discovered, soldiers arrive and ask Joe to repair some shackles. Joe and Pip accompany them as they recapture the convict who is fighting with another escaped convict. The first convict confesses to stealing food from the smithy. A year or two later, Miss Havisham, a wealthy spinster who still wears her old wedding dress and lives as a recluse in the dilapidated Satis House, asks Mr Pumblechook, a relation of the Gargerys, to find a boy to visit her. Pip visits Miss Havisham and falls in love with her adopted daughter Estella. Estella remains aloof and hostile to Pip, which Miss Havisham encourages. Pip visits Miss Havisham regularly, until he is old enough to learn a trade.
Joe accompanies Pip for the last visit, when she gives the money for Pip to be bound as apprentice blacksmith. Joes surly assistant, Dolge Orlick, is envious of Pip and dislikes Mrs Joe. When Pip and Joe are away from the house, Mrs Joe is brutally attacked, leaving her unable to speak or do her work. Orlick is suspected of the attack. Mrs Joe becomes kind-hearted after the attack. Pips former schoolmate Biddy joins the household to help with her care.
Four years into Pips apprenticeship, Mr Jaggers, a lawyer, tells him that he has been provided with money, from an anonymous benefactor, so that he can become a gentleman. Pip is to leave for London, but presuming that Miss Havisham is his benefactor, he first visits her.
Pip sets up house in London at Barnards Inn with Herbert Pocket, the son of his tutor, Matthew Pocket, who is a cousin of Miss Havisham. Herbert and Pip have previously met at Satis Hall, where Herbert was rejected as a playmate for Estella. He tells Pip how Miss Havisham was defrauded and deserted by her fiancé. Pip meets fellow pupils, Bentley Drummle, a brute of a man from a wealthy noble family, and Startop, who is agreeable. Jaggers disburses the money Pip needs. ...
عنوان: آرزوهای بزرگ؛ نویسنده: چارلز دیکنز؛ (علمی و فرهنگی، دوستان، افق) ادبیات؛ تاریخ نخستین خوانش: سال 1975 میلادی
با ترجمه: ابراهیم یونسی، تهران، سال انتشار 1351، با ویرایش، چاپ هفتم، با شابک: 9789646207486؛ سال 1391، انتشارات دوستان
ترجمه: محسن سلیمانی انتشارات افق 1387 این نسخه، متن چکیده و کوتاه شده
آرزوهای بزرگ را می‌توان به نوعی زندگی‌نامه خودنگاشت «دیکنز» نیز دانست که همچون آثار دیگرش، تجربیات تلخ و شیرین وی از زندگی و مردمان را نمایان میسازد. داستان «آرزوهای بزرگ» وضعیت سیاسی اجتماعی دوران خود ایشانست و نویسنده حقایق اجتماعی را با بیانی لطیف به تصویر کشیده است. خلاصه داستان: پیپ هفت ساله، زندگی محقر و فروتنانه‌ذای را در کلبه‌ذای روستایی، با خواهری بدخلق و سختگیر و شوهر خواهرش «جو گارگِری» آهنگری پرتوان اما مهربان و نرم‌خو، می‌گذراند. او که روزی برای سر زدن به قبر مادر و پدرش به گورستان می‌رود، بطور اتفاقی با یک زندانی فراری محکوم به اعمال شاقه به نام «آبل مگویچ» روبرو می‌شود. آن زندانی، داستانی ترسناک برای کودک سر و هم می‌کند تا او نانی برای رفع گرسنگی و سوهانی برای رهایی خویش از غل و زنجیری که به دست و پایش بسته است، برایش بیاورد. پیپ هم از روی ناچاری و هم از دل‌رحمی او را یاری می‌کند. مدت زمانی از آن ماجرا می‌گذرد و پیپ کوچک، توسط زنی میانسال و ثروتمند موسوم به «میس هاویشام» (یکی از استادانه ترین شخصیت‌های خلق شده توسط دیکنز) اجیر می‌شود، تا گهگاه برای همنشینی، و سرگرم نمودنش، پیش او بیاید. هاویشام که در گذشته ای دور، و به هنگام عروسی، معشوقش او را بیرحمانه ترک گفته، از آن زمان، به زنی دلسرد و انتقام‌جو بدل گشته است. او «اِستِلا»، دخترکی زیبا، اما گستاخ و مغرور را به فرزندی پذیرفته است، تا به او بیاموزد که چگونه مردان را به بازی گرفته، و بدینسان انتقام خویش را توسط او، از مردان بستاند. پیپ کوچک در آن خانه، به استلا دل می‌بندد، و تحت تأثیر توهین‌ها و آزارهای دخترک، نخستین آرزوهایش مبنی بر ترک زندگی محقر، و روستایی، و زیستن چون نجیب زادگان، در او نقش می‌بندد. پیپ، سال‌ها نزد جو گارگِری شاگردی می‌کند تا به عنوان یک آهنگر امرار معاش نماید، اما رخدادی زندگی او را دگرگون می‌کند. حقوقدانی در لندن به نام «جَگرز» به او اطلاع می‌دهد، که یک ولینعمت ناشناس، هزینه ی تعلیم و تربیت او را، برای رفتن به لندن و آموختن فرهنگ افراد متشخص، متقبل شده، و پس از آن ثروت کلانی به او خواهد رسید. به این ترتیب قهرمان نخست داستان، روستا و شوهر خواهر دوست داشتنی خود را ترک می‌کند، تا به آرزوهای بزرگ خویش، که یافتن تشخص و لیاقت برای دستیابی به استلا است، برسد. او در طول زندگی در لندن، بسیاری از آداب و رسوم زندگی شهری، همچون طرز رفتار، لباس پوشیدن، و مشارکت در انجمن اشخاص فرهیخته و با فرهنگ را، می‌آموزد و استلای محبوبش نیز که اکنون مردان زیادی خواهان او هستند، با تجاربی مشابه، دست و پنجه نرم می‌کند. پیپ این‌بار به استلا اظهار عشق می‌کند ولی استلا به او می‌گوید که لیاقت عشق پیپ را ندارد، و به «بنتلی درامل»، مردی پست فطرت، دل‌بسته است. پیپ که همیشه خانم هاویشام را ولینعمت مرموز خود می‌پنداشته، در پایان به این موضوع پی می‌برد، که ولینعمتش «مگویچ»، همان زندانی فراری ست، که در کودکی یاریش داده بود. او همچنین درمی‌یابد که مگویچ پدر استلا است. اما زمانی این راز برملا می‌شود، که مگویچ طی یک درگیری دستگیر، و زخمی شده، و در بستر مرگ افتاده، و تمام اموالش توسط دولت ضبط شده است. از طرفی استلا نیز با درامل ازدواج کرده، و بدرفتاریهای بسیاری از او دیده است. پیپ که به هیچ‌یک از آرزوهای خود نائل نمی‌آید، به کلبه ی محقر روستایی خود، پیش جو بازمی‌گردد. هرچند دیکنز تصمیم داشت تا پیپ را در رسیدن به استلا عاقبت ناکام گذارد، و داستان را به صورتی غم‌انگیز به پایان برساند، اما به توصیه دیگران، پایان آنرا با درس گرفتن استلا، از شکستهای زندگی، و بازگشتش به نزد پیپ، تغییر می‌دهد تا به مذاق خوانشگران آن زمان خوش بیاید. ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
@I must be taken as I have been made. The success is not mine, the failure is not mine, but the two together make me.@
تعرّفت على روايات تشارلز ديكنز في سن مبكّر نسبياً، فهي أولى الأعمال التي أدخلتني إلى كلاسيكيات الأدب الإنجليزي خاصةً والعالمي عامةً. كنت أستعير رواياته من مكتبة المدرسة وأضعها في مكتبتي الصغيرة في المنزل، وأبقى أنظر إليها لحين انتهاء فترة الامتحانات لألتهمها في عطلة الشتاء. كانت أجواء الشتاء ترتبط بذهني بأوليفر تويست وديفيد كوبرفليد وپيب بيريب وشوارع لندن الضيّقة ومجتمعها المُخملي. وهذا ما دفعني لإعادة قراءة هذه الرواية للمرة الرابعة.
كعادة أبطال ديكنز في رواياته، ينشئ پيب طفلاً يتيماً فقيراً في كنف أخته وزوجها الطيّب. يحلم پيب بالثروة والمجد، ولم يقبل بأن يصبح صبيّاً لحداد في قرية بعيدة. وهنا تتوالى الأحداث وتتقاطع الأقدار ويضرب الحظ ضربته. وتبدأ مرحلة جديدة غير متوّقعة في حياة پيب، فيصبح غنيّاً مُتعلّماً، يتعرّف على الطبقة الغنيّة، ويحلم بأكثر مما حلم به. ويحلم بالزواج من ايستيلا الجميلة المغرورة التي أحبها منذ الصغر، وفي خضم رحلة المجد والثراء والبحث عن الحُب، ينسى پيب صحبه القدماء وينسى من أحسن إليه وتعهّده برعايته صغيراً. ثم تنقلب الأحداث رأساً على عقب في مصادفات غريبة وصادمة، ليعود پيب كمان كان فقيراً، فقد تحطّمت أحلامه وباءت جميع توقّعاته بالفشل..فالرعب كل الرعب يكمن في أن تنسى نفسك خلال رحلة تحقيق حلمك! رواية الحُب، المجد، الأحلام، الانتقام، والصداقة.
ممتعة، مُدهشة، تُنسيني نفسي في تفاصيلها..
...
مشاهده لینک اصلی