کتاب جان آگاه

اثر فلانری اوکانر از انتشارات یوبان - مترجم: مینا آذری-ادبیات اقتباسی

خون عقل، اولین رمان شگفت آور و غافلگیرکننده Flannery O'Connor، کلاسیک ادبیات قرن بیستم است. این یک داستان هازل ماتس، یک بیست و دو ساله است که در مبارزه بی پایان با ایمان ذاتی و ناامیدش دست به گریبان شده است. او تحت عنوان جادوگر خیابان نابینا به نام آسا هاوکس و دخترش 15 ساله متولد شده اش، لیلی سبت، سقوط می کند. هزل ماتس در یک حرکات وحشیانه و ناخوشایند از عدم اعتقاد خود و برای اثبات خود یک حیله بزرگتر از هاوکس، هازل ماتس کلیسای خدا بدون مسیح را پیدا می کند، اما در تلاش هایش برای از بین بردن خداوند، هنوز متوقف شده است. او با انوچ Emery، یک مرد جوان با خون عاقل ملاقات می کند، که او را به یک فرزند مقدس مامینی هدایت می کند و مانور های دیوانه او یک تظاهرات مبارزات حقیقی هازل است. این داستان رستگاری، مجازات، انبیاء دروغین، نابینایی، نابینایی و عقلانیت به ما یکی از شخصیت های پرخاشگر در داستان آمریکایی قرن بیستم می دهد.


خرید کتاب جان آگاه
جستجوی کتاب جان آگاه در گودریدز

معرفی کتاب جان آگاه از نگاه کاربران
â € œThe تنها راه به حقیقت است که از طریق کفر، اما شما مراقبت؟ â € از زمان کشتی از احمق ها توسط سباستین Brant و ستایش از فولاد توسط اراسموس احمقانه انسان اخم را مغشوش می کند. و با شاهکار خود، Wise Blood Flannery OConnor موفق به اضافه کردن به کامیون بارهای جدید از چیزهای جدید اضافه کرد. Blood خون یک داستان مفصلی از بدبختی ها و بدبختی ها است. او وقتی 18 ساله بود از آنجا رفته بود که ارتش او را صدا زده بود . او ابتدا فکر کرد که پا را شلیک می کند و نمی رود. او قصد داشت به عنوان یک واعظ مثل پدربزرگش باشد و یک واعظ همیشه می تواند بدون پا انجام دهد. قدرت پیشگام در گردن و زبان و بازوی اوست. اینها اعتقادات قهرآمیز قهرمان است. گاهی اوقات او فکر نمیکرد، فقط تعجب میکرد؛ سپس پیش از آنکه بتواند خودش را انجام دهد این کار را انجام می دهد مانند یک پرنده که خود را در حال ساختن یک لانه می کند زمانی که آن را برنامه ریزی نکرده است. اینها الگوهای رفتاری ماهواره وفاداری خود هستند. زمانی که یک عقل به اندازه کافی وجود نداشته باشد فکر می کنم یک نفر شروع به استفاده از غریزه از خون یکی می کند. افلاطین OConnor باقی می ماند کاملا unympathetic و wittily مرگبار تمام راه را از طریق رمان. جامعه نیاز به احمقانه خود را با روش های احمقانه خود را در غیر این صورت وجود خواهد داشت هیچ scapegoats.

مشاهده لینک اصلی
داستان من این داستان را از برخی از افراد مشهور میرودز اعلام می کند. چیزی که از آن است، من به درستی نمی دانم که آیا خانم Oconorn هنگامی که او نوشت پایین افتادن از مهره خود را از werent. من نمی دونم چطوری با اونها چی کار می کنن، در مورد چیزهای بزرگ. او یک زرق و برق خشن راست بود، من اعلام می کنم که. او همچنین چند آجر خجالتی از بار را نیز داشت، اگر دوستان شما در قرارداد یا خانه سازی بودند، ممکن است من رانش خود را بگیرم. Lookeere، همچنین: که feller که طول می کشد با دو نام است. چرا او نمی تواند درآمد کسب کند؟ چرا او از طریق چربی لاغر خود نجوا نمی کند؟ راست میگفتم، حقیقت را باور کردم. بیا فکر می کنم، تعداد مناسب چیزهایی است که من در این رمان بسیار مطمئن نبودم. بعضی از کاراکترهای خنده دار درست چیزهایی که من دوست دارم، آنها زندگی می کنند و نفس می کشند، دوستان، آنها زندگی می کنند و نفس می کشند. من مریم در جنوب زندگی می کنم، و من راست می گویم، همانطور که در این صبح امروز صبح خوانده بودم، چندین تعبیری داشتم که در آن مردگان دایز در یک صحنه رفتار درست مانند مردمی که در رمان این رشته بودند، سفت می کردند. ببینید همه ما در این سنگ بزرگ غرق شده ایم. و بعضی از ما، چیزهایی را برای ذهن ما به وجود آوردیم؛ و بعضی از ما مردم آن را به اندازه کافی پر از ذهن ها، جدا از آنهایی که شما می توانید جارو کردن. آن را در آنچه شیاط دوست دارد بازی کند. من رو گرفتی؟ این در آن است که او دوست دارد به کشیدن رشته EM، EM رقص، و آواز خواندن و بازی geetar ifn می خواهد. می بینم که چطور من معمولا به اندازه کافی در سر من نگه می دارم من به درستی نمی دانم چه خبر است. اما به نظر خانم Oconorn به نظر می رسد، او ممکن است یک نفر از خجالتی از بار خود خود را، می شود در مورد مردمی دیاز با چنین ذهنی، راه او انجام می شود. اما یکی از آنها نوعی خواندن و نوشتن است که شما انجام می دهید و برخی از آنها را سرزن می کنید. شما نمیتوانید به آن نفوذ کنید مثل رامبلین چی میگی؟

مشاهده لینک اصلی
@ افرادی که در جنوب رشد کرده اند، به ویژه در کمربند کتاب مقدس، درک کمی از اینکه بخشی از پارچه ای از دین زندگی جنوب است. @ بری موزر این رمان، من اصلا ذهن نیستم، کمی به من عصبانی شده است. من نمی توانم آن را برای مدت طولانی پایان دهد. من مطمئن هستم که معانی عمیق تر وجود دارد که من نمی توانم به دلیل تلاطم غربی سورئال به دست آید. من واکنش من را نسبت به رشد در جنوب یا دیدن تصاویر غریب غول پیکر جنوب به طور کلی نشان می دهم. در هر صورت، چنین بازنمودهای غریزی امضا رمانهای گوتیک جنوب مانند این و داستان کوتاه OConnors است. در صورت وجود، قاتل از لوئیزیانا در فصل اول از HBOs @ True Detective به نمایش درآورده است. @ با تمام صداقت، Ive مکانها را - همیشه تنها یک بار - جایی که من در میان مردم قدم زدم، درست از داستان داستانی Oconorn و آنها را صدا زدند. من کاملا مطمئن هستم که امشب رویای بدی را دربر می گیرم که شامل افرادی با چربی، قهوه ای، چشایی، خمیده، چشمان نادری است. من به شما، من نمی خواهم که من در تجربه این دوئل بانجو منحصر به فرد. من می توانم از دو نوع مکان از بالای سرم برای پیدا کردن آنها بپرسم، بسته به نوعی که می خواهید پیدا کنید. اول، و بیشتر به یانکی واضح است، احیای بزرگ چادر است. دیگر، به عنوان @ تماشاگران @ در ماهیگیری دریای عمیق rodeo - تورهای ماهیگیری، مانند کسانی که هر تابستان در امتداد ساحل خلیج برگزار می شود. در مورد دوم، آنها توسط آبجو دلار جذب می شوند، قایق هایی که نمی توانند هزینه کنند، ماهی های بد بو که توسط قاچاقچیان قاچاق می شوند، و یا بالا بردن یا نزول می کنند، که به شدت تحت تاثیر گرانش قرار می گیرند. قدم زدن بر جمعیت بسیار شبیه به دزدیده شدن به یک خانه چوبی محاصره شده در نیمه شب است، گول زدن در تمام چراغ و تماشای مخلوق بروید. Blood Wise در سال 1952 اولین رمان Flannery OConnors بود، و نسبتا نماینده کار او در استفاده از طنز، گفتار و افسون و استراتژیک است. من ممکن است آن را جسورتر از بسیاری از داستان های کوتاه او می گویند. در آن، هازل ماتس یک دین، وسواس، را از انکار آموزه مسیحیت است. یک جنگجو جنگی، او یک اتوبوس را به طالقینم، تنسی می برد تا مارک ضد مسیح را تبلیغ کند، که بعدا به \"کلیسای مسیح بدون مسیح\" تبدیل می شود، جایی که کور کور می شود کور، لنگ می ماند، و آنها که مرده باقی می مانند . @ او یک پیروزی در یک روحانی 18 ساله مانیک، انوچ امیری است که ماتس را به ایده خونwise، @ مفهوم اعتماد به نفس، ضد معنوی معرفی می کند. انوچ نهایتا یک کوتوله مامیز شده از موزه باغ وحش را به ماتس برای وزارت خود می دهد. پس از آن، انوچ در لباسهای گوریل، تحت شرایط سورئالی، دزدی می کند. برای مدت کوتاهی، ماتس به یک خیابان پر از خیابان به نام آسا هاوکس و دختر نوجوانش، سبت، لیلی هاکس، کشیده شده است. او آرزو دارد که سبت را نادیده بگیرد، اما زمانی که متوجه می شود که او به او جذب شده است، از دست می رود. پس از انتشار دهمین سالگرد در سال 1962، اوونر نوشت که این کتاب در مورد آزادی، آزادی آزاد، زندگی و مرگ و اجتناب ناپذیر بودن باور است. به عنوان W.C. میدونستی میدونستی،Everybodys به چیزی باور داشت. من اعتقاد دارم که یک آبجو دیگر دارم. \"این جالب است، مرد.

مشاهده لینک اصلی
من فکر می کنم Flannery Oconner باید به عنوان نویسنده مسیحی در نظر گرفته شود چرا که او موضوعات کاتولیک و مسیحی است که کتاب های او را در بر می گیرد، اما تصوراتش در آتش بود و می دانست که چگونه می تواند این شعله ها را به کلماتش منتقل کند و واقعا همه چیز مهم است. خون عاقل مانند یک کتاب بیرون از خانه در مورد نجات است، که در آن بی تفاوتی استثمار ایمان است، کوری می بیند، و فساد خوبی است، و همه آن را با ویژگی های ظریف و ظریف واضح و مناسبی در فضای بسته ای از رمز و راز عجیب و غریب. اگر ابروها به سمت بالا بروند و چشمان شما افزایش پیدا کند، هنگامی که یک شخصیت نجات شخصی خود را با ربودن لباس گوریلا هالیوود و دفن لباس هایش در جنگل بازسازی می کند و به عنوان یک مگس ترسناک به چشم می خورد، شاید شما باید به جای اینکه بخوانید کتاب های قوی به عنوان این.

مشاهده لینک اصلی
داستان زیبایی غریب تاریک و عجیب و غریب. جوی و درد، رنج و رستگاری. او طنز سینیک تیره را با شخصیت های کیفیت عجیب و غریب دارد. کارهای زیادی در ساختار داستان انجام می شود. او در طول زمان خود مسائل بسیاری را در بر داشت. و محل سکونت، آنها از زیبایی، بی توجهی به کودکان و سوء استفاده، نژادپرستی و بی رحمی پلیس است. برای این چیزها را بخوانید چون شما این را بخوانید در حالی که ممکن است انتخابی نداشته باشید. او کلاه و لباس های بزرگ را به همه می دهد فکر می کنم که او یک واعظ است و بدنش به نظر می رسد که یک واعظ و یک مؤمن باشد. اما او می خواهد دیگران را ببیند که نیهیلی قابل تحسین دارد. این جنگ او را با خود پذیرفته و refuting در سراسر ادامه می دهد. این هیچ حصار پله حیاط والت دیزنی خوش آمدید داستان نهایی است. به نظر میرسد که بسیاری از O'Connor Flannery مانند خلق و خوی داستان تاریک و عجیب و غریب اما بسیار انسان، همه آنها به نظر می رسد در جاده شخصیت های جایی در این داستان است. او به شیوه ای می گوید که به دلیل اعتقاداتش و درک عهد جدید، می گوید که هر یک از مؤمنان واقعا به نوعی از زندان رنج می برند که انتظار می رود زندگی بعد از مرگ شادتر باشد. به نظر می رسد رنج و موانعی که شخصیت ها با آن روبرو هستند، بخشی از این راه برای فهمیدن یک تصویر بزرگتر است. شخصیت اصلی Hazel Motes به اثبات رسیده است که نیازی به یک مؤدب و مسیح نیست، مأموریتش برای شروع یک کلیسا کلیسای بدون مسیح است و در پی گرفتن پیروان موفق نیست. این شکست در سفر او به نظر می رسد او را به موضوع کل رستگاری بازگرداند و سعی در رد کردن از آن داشته باشد و به نظر می رسد دایره کامل را بازگرداند. آیا او این را می پذیرد؟ چگونه می توان سفر خود را پایان داد؟ Flannery چیزهای بزرگ را در زندگی خود در اینجا حل می کند و همه اینها به صورت نمادین در متن جاذبه دارد. او یک داستان نوشت که حتی یک فردی که حتی اعتقادی به خدا نداشت، همچنان نگاه و لذت بردن از خود را دارد و بسیاری بر روی تسلط و درخشش او در زمینه ادبیات فکر می کنند. بیشتر شخصیت های او در رنج و یا به طور کلی مردم ناخوشایند هستند. نمادگرایی و شخصیت های او تغییر و تغییر معنای این رمان و سایر آثار او. فهرستی از رنج و مبارزه در نوشتن آن وجود دارد. Flannery شخصیت های زنانه خود را با زشتی توصیف می کند و بدن را به صورت جداگانه توصیف می کند، هنگامی که توصیف یک بدن در داستان را قطع می کند، دست ها و پاها را قطع می کند، احتمالا او سعی می کند از یک سبک خاص الهام گرفته از جامعه ی جنوبی در مورد زنان و زیبایی و سایه عامل مهم کاهش خود را در سلامت با لوپوس باعث disfiguration و جهش. برای رونق رمان کوتاه، اما برجسته در ساختار، شخصیت ها و داستان. پر از شادی و رنج، فرار و کشف، وحشیانه انسان با طنز تیره. نور وجود دارد و من فکر می کنم که آن را با تجربه و تفسیر خوانندگان می آید. پس از آن، او با بی حوصله گفت، با اشاره به یکی از بعدی. چه کلیسا شما متعلق به؟ کلیسای مسیح، پسر گفت: در falsetto برای مخفی کردن حقیقت. کلیسای مسیح! Haze تکرار شده است، من، و نه کلیسای بدون مسیحی موعظه می کنند. من عضو و موعظه به آن کلیسا که در آن نابینایان را نمی بینم و لنگ انجام نمی شود و چه کسی مرده به همین ترتیب باقی می ماند. از این کلیسا بخواهید از من بپرسید و به کلیسای شما میگوید که خون عیسی با رستگاری ناسپاس نیست. @ @ من چشمانم را دوست دارم آنها به نظر نمی رسند که ببینند چه چیزی به نظر می رسد اما آنها به دنبال آن هستند. @ Sabbath Lily Hawkes. باز هم @ http://more2read.com/review/wise-blood-by-flannery-oconnor/@I من نمی خواهم به شما اعتقاد بر چیزی که شما نمی توانید در دل خود احساس کنید. @ Onnie جی مقدس

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جان آگاه


 کتاب دایی وانیا
 کتاب قصه های تصویری از زهرالربیع _4
 کتاب قصه های تصویری از حدیقه الحقیقه _ ‏‫۱
 کتاب تروترو همیشه شاگرد اول میشه
 کتاب ترو می خواد تو برفا آب بپاشه به گل ها
 کتاب تروتروی بانمکه خوشحاله روز کودکه