صاحب مالکان ثروت سر چارلز باسکرویل در پارک حیاط او مرده است و در اطراف مورچه تلخ Dartmoor، در شهرستان Devon مرده است. مرگ او به نظر می رسد که توسط یک حمله قلبی ایجاد شده است، اما قربانیان بهترین دوست، دکتر مورتیمر، متقاعد شده اند که این اعتصاب ناشی از موجودی فوقالعاده است که از مور در شکل شگفت انگیز بزرگ با چشم های خیره کننده و فک به منظور محافظت از وارث باسکرویل، سر هنری، که از کانادا وارد کانادا می شود، از شرلوک هولمز می خواهد کمک کند، همچنین او را از لشکر بسکرویل که بر اساس آن یک اسب هیولا در حال غرق شدن و کشتن خانواده است مردان برای قرن ها، در انتقام برای سوء رفتارهای یک سر اوگو Baskerville، که در زمان الیور کرمول زندگی می کردند.
خرید کتاب درنده ی باسکرویل
جستجوی کتاب درنده ی باسکرویل در گودریدز
معرفی کتاب درنده ی باسکرویل از نگاه کاربران
781. The Hound of the Baskervilles (Sherlock Holmes, #5), Sir Arthur Conan Doyle
عنوانها: درنده باسکرویل؛ شرلوک هلمز: آوای باسکرویل؛ سگ باسکرویل؛ نویسنده: سر آرتور کونان دویل؛ انتشاراتیها: (نشر مرکز، هرمس، ثالث، رخ مهتاب)؛ ادبیات کارآگاهی؛ نخستین خوانش: اول آوریل سال 1997 میلادی
عنوان: درنده باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: مهدی غبرائی؛ تهران، نشر مرکز - کتاب مریم، احمد شفیعی، 1375؛ در 126 ص؛ شابک: 9643052281؛
عنوان: شرلوک هلمز: آوای باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: احمد شفیعی؛ معصومه محمودی؛ شیراز، احمد شفیعی، 1379؛ در 71 ص؛ شابک: 9643509060؛
عنوان: درنده باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: مژده دقیقی؛ تهران، هرمس ( کارآگاه )، 1382؛ در 220 ص؛ شابک: 978963631895 چاپ چهارم 1393؛
عنوان: درنده ی باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: نرگس مساوات؛ تهران، ثالث، 1391؛ در 201 ص؛ شابک: 9789643807641؛
عنوان: سگ باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: مونا ولیپور؛ قم، رخ مهتاب، 1391؛ در 242 ص؛ شابک: 9786006572895؛
سر آرتور کانن دویل، شاهکار خود یعنی سگ شکاری باسکِرویل را در سال 1902 میلادی بنوشتند. سر چارلز باسکرویل، یکی از فراد سرشناس دارتمور، به طرز مشکوکی می‌میرند. افراد محلی، مرگ ایشان را به یکی از داستان‌های خرافی نسبت می‌دهند. به نظر آنها سگ تازی غول پیکری، با ظاهری ترسناک ایشان را کشته است، و نفرینی خانواده ی باسکرویل را گرفتار کرده است. وارث سر چارلز، سر هنری باسکرویل، از آمریکای شمالی به انگلستان می‌آیند، ولی دکتر مورتیمر دوست سر چارلز و همسایه ی او، نگران آن است که آن داستان‌های ترسناک، سر هنری را از آنجا دور سازد. برای همین به لندن پیش شرلوک هولمز می‌رود، و داستان را برای او بازگو می‌کند، و از ایشان می‌خواهد که پرونده را بپذیرد، و او را یاری کند؛ ولی شرلوک هولمز آن داستان را باور نمی‌کند، و از دیدگاه او گفته ها خرافاتی بیش نیست، اما دکتر مورتیمر به او می‌گوید: در کنار جسد سر چارلز، ردپاهای عجیبی را دیده، که به نظر شبیه به ردپاهای سگ تازی غول پیکری هستند و...؛ ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
آشنایی من با هلمز بر میگرده به کودکیم. همیشه اسمش رو شنیده بودم، بی اونکه چیزی ازش خونده باشم. دبیرستان بودم که به لطف کتابخونه ی خوب مدرسه، تازه باهاش آشنا شدم.
توی دوره ی دبیرستان، دیوانه وار شیفته ی یه سری داستان ها شدم. یکی داستان های علمی تخیلی ایزاک آسیموف. یکی دیگه ماجراهای کارآگاه مشهور. وقتی میگم دیوانه وار، منظورم واقعاً دیوانه واره. با برادر کوچک ترم اداش رو در میاوردیم توی مدرسه. زنگ تفریح روی تخته سیاه طرح های مخوف میکشیدیم که ببینیم کی با دیدنشون جا میخوره و هر کس جا میخورد، معلوم بود دستش با گروه مخوف قاتل ها توی یه کاسه است!
یا رد یه کفش رو توی حیاط مدرسه سانت میکردیم، میومدیم با کفش های توی جاکفشی نمازخونه مطابقت میدادیم، توی کفشی که با ردّ کفش همخوانی داشت یه تیکه پلاستیک میذاشتیم، و وقتی صاحب کفش پلاستیک رو از کفشش بیرون می انداخت، اثر انگشتش رو از روی پلاستیک بر میداشتیم!
دنیایی داشتیم. دنیای واقعاً شیرینی داشتیم.
مشاهده لینک اصلی
پدربزرگ من، این داستان را دوست داشت و اغلب از زمانیکه او برای دیدن نمایش تصویری @ در مورد اسنک Baskervilles رفت، اغلب به او گفته شد. @ او از ایشان ترسید و گفت: \"او گفت، و سپس او و دوست او مجبور بودند راه را به عنوان پدر و مادر خود را در تاریکی خانه خود دوچرخه خود را راندند. او در مورد این شیطان شیاطین فکر کردن، و سپس او چیزی شنیده پشت به او. او سریعتر و سریعتر حرکت کرد، اما تنفس سریعتر و سریعتر شد. سپس، آن را سخت تر و سخت تر به پدال، و دوچرخه خود را به حال کندتر و کندتر بود. فقط زمانی که او برایش مطمئن بود محکوم به مرگ بود و شکارچی او را می گرفت، دوچرخه خود را متوقف کرد، تنفس متوقف شد، و او متوجه شد که چرخ عقب او یک تایر صاف است. یک فلاپ لاستیکی باعث شد که صدای نفس نفس بکشد، چون هوا آزاد شد. این امر به این داستان مربوط نیست، به جز این که من دلیل آن را بخوانم. کتاب خوب هم هست تقریبا به عنوان یک داستان خوب به عنوان grandpas من.
مشاهده لینک اصلی
4.5 ستاره شرلوک هولمز در بهترین حالت نامناسب و منطقی او است، دکتر واتسون خود را متعهد و مدیریت می کند تا در واقع مفید باشد، و رمز و راز یک جامد است، با احساس گوتیک به آن. و هت تریک Baskerville واقعا خزنده است. هولمز و واتسون یک روز صبح توسط دکتر مورتیمر بازدید می شود، که توضیح می دهد افسانه از طعمه های فراطبیعی که خانواده Baskerville را فریب دهد. سالها پیش هوگو باسکرویل یک دختر نوجوان محلی را که از مانور خود فرار کرده بود، ربوده و به خیمه ها فرار کرد. هنگامی که هوگو سعی کرد او را تعقیب کند، یک حیوان بزرگ سیاه و سفید، گلو را از هوگو جدا کرد و چشم های فروزانش را به سمت چشمانش پرتاب کرد و بر روی دوستانش که فریاد می کشید، چکه می کرد. می گوید که نسخه خطی قدیمی دکتر مورتیمر به هولمز و واتسون می گوید: @ او، گفته شده، در همان شب از آنچه که دیده بود، فوت کرد و دو تن دیگر هم در طول بقیه روز بودند اما مردان شکسته بودند. اسنودن تازه متولد شده است: سر چارلز باسکرویل، مردی با مهربان تر، اخیرا در اثر حمله قلبی جان خود را از دست داد و در حالی که فرار از چیزی است که ظاهرا او را ترور کرده بود، و دکتر مورتیمر گزارش می دهد که در نزدیکی او، اسب شکار غول پیکر است. سر هنری باسکرویل، از کانادا باز می گردد تا اموال باسکرویل را اداره کند. اما هشدار مرموزی برای سر هنری به وجود آمده است: همچنین برخی از اموال سر هنری ناپدید می شوند و یک مرد شوم بعد از او دیده می شود. شرلوک هولمز و دکتر واتسون تصمیم گرفتند در تلاش برای حفاظت از سر هنری از سرنوشتی که نسبت به او را از دست داده بودند، شرکت کنند. هولمز، گمان می کند، واتسون را به عنوان محافظ سر هنری می فرستد. خاموش آنها به اموال باسکرویل در جزیره ای تنها می رسند، جایی که نه تنها هوندا و شاید قاتل، بلکه تهدیداتی مانند محکومین فراری خطرناک و دیوانه و یک خمپاره ای شبیه به آنها هستند. همه در یک روز سرگرم کننده است. من فکر می کنم رمز و راز در این کتاب بهتر از کسانی است که در رمان های شرلوک هولمز قبلی، مطالعه در اسکارلت و نشانه چهار. شخصیت های زن کمی ناراحت کننده هستند (زمان ویکتوریا و همه چیز)، اما اسکندر باسکرویل از رنج های نژادی و مذهبی و فلسفه های طولانی (و خسته کننده) که این کتاب ها را کاهش می دهد، اجتناب می کند. اگر شما یک نمونه خوب از یک رمان شرلوک هولمز بخواهید، توصیه می کنم که دو نفر اول را رها کنید و برای این یکی به طور مستقیم بروید، مگر اینکه یک فرد کامل شرلوک باشد.
مشاهده لینک اصلی
متاسفانه من در مورد این یکی خیلی به یاد ندارم، به جز این که تنظیم بسیار مهم است و این یک رمز و راز شدید است. من سه سال پیش برای مدرسه خواندم. دیوانه من حتی به یاد داشته باشید قطعات از داستان به خاطر من به یاد می آوریم که ما مقاله طولانی و دردناک در مورد آن انجام داد. قتل ... همسر ... نه واقعا یک سگ ... Baah، من حتی می گویم. خالی است
مشاهده لینک اصلی
آن را سخت به اعتقاد بر این که Ive هرگز دایل معروف ترین داستان شرلوک هولمز تا به حال خوانده نشده است. من حتی نمی دانم چرا من این را گذاشتهایم، داستان کوتاهی که دربارهی کارآگاه مشهور و دکتر واتسون، او را خیلی دوست داشت، خیلی خوب بود، اما این رمان کمی برای سالها باقی مانده است. و من اسکناس Baskervilles را یک داستان واقعا لذت بخش کمی، در برخی موارد بسیار خزنده و در دیگران متعادل با طنز است. رمز و راز را به من حدس زدم تا پایان، حتی زمانی که من فکر کردم من می دانستم که پاسخ وجود دارد متعدد تکان دادن انگشت شماری در پشت ذهن من وجود دارد. چالشی که هولمز و واتسون با آن مواجه هستند کاملا متفاوت از هر مورد دیگری است: رمز و رازی که میان این جهان و امکان فراموشی وجود دارد. افسانه ای قدیمی از Baskervilles است، که توسط قرن ها آسیب دیده اند نفرین لعنتی لعن هوندا از Baskervilles، یک طلسم طلایی طیفی که اعضای خانواده را تعقیب می کند، اگر آنها در هنگام شب در معرض خشونت ها قرار می گیرند و باعث مرگ او می شوند. بسیاری معتقدند که این بی معنی پری است، اما پس از آن توضیح برای بدبختی اعضای خانواده Baskerville است؟ و این چیزی است که صدای کوبیده شدن را می شنوید که در شبهای تاریک و تاریکی شبها شنیده می شود؟ زمانی که دکتر چارلز باسکرویل بعد از دیدار، هولمز و واتسون را به چیزی بسیار قدیمی و خطرناک تبدیل می کند، حتی شرلوک هولمز، سرپرستی سطح بالا، شروع به پرسشی می کند که آیا اختراع جدیدش حتی از این جهان است یا خیر. بنابراین، این یک کتاب بسیار خسته کننده است. تصویر عمارت قدیمی و خالی از سکنه که در بسیاری از داستان های ترسناک مورد استفاده قرار می گیرد، امروزه به نظر می آید اما امروزه دیلس نمونه ای از این هنوز هم در تمام این سال ها پس از انتشار کتاب منتشر شده است. جو ایجاد شده توسط تنظیم این مایل های مرموز از تمدن و خارج از برخی از خزنده های خزنده بسیار موثر است، این نوع تنظیم می تواند هر کسی را شروع به اعتقاد به ارواح. این داستان از طریق کشف اسرارهایی است که در خانه های زیادی پنهان شده اند و در شب بازی می کنند، مرجانی های قرمز پرت می شوند و هر کس یک راز دارد - سخت نیست که در رنج و تنش گرفتار شود. همچنین، من می دانم که بعضی از افراد از شرلوک هولمز شنیده اند که نسبت به نگرش نسبت به شما، اما من او را سرگرم کننده است. همینطور با پوآرو و شخصیت های دیگر که نمی دانند چگونه اشتباه می کنند، تکیه آنها چشمان شما را رول می دهد، اما برای آنها نیز دلسرد می شوم. من همیشه می خواهم به نویسندگان تبریک بگویم که می توانند یک شخصیت ناموفقی را بیاموزند و آنها را به کسی تبدیل کنند که هر کسی می خواهد موفق شود، چیزی بیشتر برای آن چالش انگیز و جالب تر است، نه تنها کسی که برای همه بی اهمیت است، بلکه یک بعدی است. به هر حال، من واقعا این را دوست داشتم و فکر می کنم بیشتر طرفداران رمز و راز نیز هست.
مشاهده لینک اصلی
Id با ایده خواندن کتاب ها در فرانسه مشغول به کار بود. من می توانم زبان را درک کنم - اما به عنوان صحبت کردن آن، به خوبی یکی دیگر از بازی توپ است. وقتی 13 ساله بودم بخشی از این نسخه را در کلاس خواندم. من خواندن وقتی که شکارچی مسابقه به سمت آن قربانی می شود. می تواند قربانی ... به دلیل دخالت شرلوک هلمز. هولمز شخصیت فوق العاده و بسیار محبوب است. سر آرتور کانن دویل، هرچند ادعا کرد که این شخصیت را نادیده میگیرد، برای هولمز خجالتی بود. نویسنده با خلق و خوی خلع سلاح خود در دست موریس لبلان، که خالق آرسن لوپین بود، خشمگین بود. سازگاری با موزیک و تلویزیون، می آید و می رود، اما خلوص شرلوک هولمز همانند بخار برای بی قید و شرط است. هواداران ما مخفیانه می دانند چه چیزی او را تیک می کند. اما ما نمیتوانیم در شرایط خاصی خودمان را بیان کنیم. ما فاقد دانش چگونگی پنهان کردن دقیق خانه ها، همانطور که در 4 رمان اصلی و 56 داستان کوتاه نمایش داده شده است. همین کار را برای نویسندگان مدیران و نویسندگان که مایل به دویل هستند. این آزمایش بود. و من فکر می کنم که من موفق به لذت بردن از داستان، شناخته شده به عنوان آن را به من در یک مطالعه قبلی بود به زبان انگلیسی بود. شکار Baskervilles واقعا به شدت موفقیت آمیز بود تنها در گذشته. حالا این بخشی از میراث کارآگاه است. لوله مرسوم و پوشاک شکار تقریبا بخشی از فولکلور است، و من لذت بردم از دیدن آن به طور کامل. بسیار توصیه شده.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب درنده ی باسکرویل
خرید کتاب درنده ی باسکرویل
جستجوی کتاب درنده ی باسکرویل در گودریدز
عنوانها: درنده باسکرویل؛ شرلوک هلمز: آوای باسکرویل؛ سگ باسکرویل؛ نویسنده: سر آرتور کونان دویل؛ انتشاراتیها: (نشر مرکز، هرمس، ثالث، رخ مهتاب)؛ ادبیات کارآگاهی؛ نخستین خوانش: اول آوریل سال 1997 میلادی
عنوان: درنده باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: مهدی غبرائی؛ تهران، نشر مرکز - کتاب مریم، احمد شفیعی، 1375؛ در 126 ص؛ شابک: 9643052281؛
عنوان: شرلوک هلمز: آوای باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: احمد شفیعی؛ معصومه محمودی؛ شیراز، احمد شفیعی، 1379؛ در 71 ص؛ شابک: 9643509060؛
عنوان: درنده باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: مژده دقیقی؛ تهران، هرمس ( کارآگاه )، 1382؛ در 220 ص؛ شابک: 978963631895 چاپ چهارم 1393؛
عنوان: درنده ی باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: نرگس مساوات؛ تهران، ثالث، 1391؛ در 201 ص؛ شابک: 9789643807641؛
عنوان: سگ باسکرویل؛ نویسنده: آرتور کانن دویل؛ مترجم: مونا ولیپور؛ قم، رخ مهتاب، 1391؛ در 242 ص؛ شابک: 9786006572895؛
سر آرتور کانن دویل، شاهکار خود یعنی سگ شکاری باسکِرویل را در سال 1902 میلادی بنوشتند. سر چارلز باسکرویل، یکی از فراد سرشناس دارتمور، به طرز مشکوکی می‌میرند. افراد محلی، مرگ ایشان را به یکی از داستان‌های خرافی نسبت می‌دهند. به نظر آنها سگ تازی غول پیکری، با ظاهری ترسناک ایشان را کشته است، و نفرینی خانواده ی باسکرویل را گرفتار کرده است. وارث سر چارلز، سر هنری باسکرویل، از آمریکای شمالی به انگلستان می‌آیند، ولی دکتر مورتیمر دوست سر چارلز و همسایه ی او، نگران آن است که آن داستان‌های ترسناک، سر هنری را از آنجا دور سازد. برای همین به لندن پیش شرلوک هولمز می‌رود، و داستان را برای او بازگو می‌کند، و از ایشان می‌خواهد که پرونده را بپذیرد، و او را یاری کند؛ ولی شرلوک هولمز آن داستان را باور نمی‌کند، و از دیدگاه او گفته ها خرافاتی بیش نیست، اما دکتر مورتیمر به او می‌گوید: در کنار جسد سر چارلز، ردپاهای عجیبی را دیده، که به نظر شبیه به ردپاهای سگ تازی غول پیکری هستند و...؛ ا. شربیانی
مشاهده لینک اصلی
آشنایی من با هلمز بر میگرده به کودکیم. همیشه اسمش رو شنیده بودم، بی اونکه چیزی ازش خونده باشم. دبیرستان بودم که به لطف کتابخونه ی خوب مدرسه، تازه باهاش آشنا شدم.
توی دوره ی دبیرستان، دیوانه وار شیفته ی یه سری داستان ها شدم. یکی داستان های علمی تخیلی ایزاک آسیموف. یکی دیگه ماجراهای کارآگاه مشهور. وقتی میگم دیوانه وار، منظورم واقعاً دیوانه واره. با برادر کوچک ترم اداش رو در میاوردیم توی مدرسه. زنگ تفریح روی تخته سیاه طرح های مخوف میکشیدیم که ببینیم کی با دیدنشون جا میخوره و هر کس جا میخورد، معلوم بود دستش با گروه مخوف قاتل ها توی یه کاسه است!
یا رد یه کفش رو توی حیاط مدرسه سانت میکردیم، میومدیم با کفش های توی جاکفشی نمازخونه مطابقت میدادیم، توی کفشی که با ردّ کفش همخوانی داشت یه تیکه پلاستیک میذاشتیم، و وقتی صاحب کفش پلاستیک رو از کفشش بیرون می انداخت، اثر انگشتش رو از روی پلاستیک بر میداشتیم!
دنیایی داشتیم. دنیای واقعاً شیرینی داشتیم.
مشاهده لینک اصلی
پدربزرگ من، این داستان را دوست داشت و اغلب از زمانیکه او برای دیدن نمایش تصویری @ در مورد اسنک Baskervilles رفت، اغلب به او گفته شد. @ او از ایشان ترسید و گفت: \"او گفت، و سپس او و دوست او مجبور بودند راه را به عنوان پدر و مادر خود را در تاریکی خانه خود دوچرخه خود را راندند. او در مورد این شیطان شیاطین فکر کردن، و سپس او چیزی شنیده پشت به او. او سریعتر و سریعتر حرکت کرد، اما تنفس سریعتر و سریعتر شد. سپس، آن را سخت تر و سخت تر به پدال، و دوچرخه خود را به حال کندتر و کندتر بود. فقط زمانی که او برایش مطمئن بود محکوم به مرگ بود و شکارچی او را می گرفت، دوچرخه خود را متوقف کرد، تنفس متوقف شد، و او متوجه شد که چرخ عقب او یک تایر صاف است. یک فلاپ لاستیکی باعث شد که صدای نفس نفس بکشد، چون هوا آزاد شد. این امر به این داستان مربوط نیست، به جز این که من دلیل آن را بخوانم. کتاب خوب هم هست تقریبا به عنوان یک داستان خوب به عنوان grandpas من.
مشاهده لینک اصلی
4.5 ستاره شرلوک هولمز در بهترین حالت نامناسب و منطقی او است، دکتر واتسون خود را متعهد و مدیریت می کند تا در واقع مفید باشد، و رمز و راز یک جامد است، با احساس گوتیک به آن. و هت تریک Baskerville واقعا خزنده است. هولمز و واتسون یک روز صبح توسط دکتر مورتیمر بازدید می شود، که توضیح می دهد افسانه از طعمه های فراطبیعی که خانواده Baskerville را فریب دهد. سالها پیش هوگو باسکرویل یک دختر نوجوان محلی را که از مانور خود فرار کرده بود، ربوده و به خیمه ها فرار کرد. هنگامی که هوگو سعی کرد او را تعقیب کند، یک حیوان بزرگ سیاه و سفید، گلو را از هوگو جدا کرد و چشم های فروزانش را به سمت چشمانش پرتاب کرد و بر روی دوستانش که فریاد می کشید، چکه می کرد. می گوید که نسخه خطی قدیمی دکتر مورتیمر به هولمز و واتسون می گوید: @ او، گفته شده، در همان شب از آنچه که دیده بود، فوت کرد و دو تن دیگر هم در طول بقیه روز بودند اما مردان شکسته بودند. اسنودن تازه متولد شده است: سر چارلز باسکرویل، مردی با مهربان تر، اخیرا در اثر حمله قلبی جان خود را از دست داد و در حالی که فرار از چیزی است که ظاهرا او را ترور کرده بود، و دکتر مورتیمر گزارش می دهد که در نزدیکی او، اسب شکار غول پیکر است. سر هنری باسکرویل، از کانادا باز می گردد تا اموال باسکرویل را اداره کند. اما هشدار مرموزی برای سر هنری به وجود آمده است: همچنین برخی از اموال سر هنری ناپدید می شوند و یک مرد شوم بعد از او دیده می شود. شرلوک هولمز و دکتر واتسون تصمیم گرفتند در تلاش برای حفاظت از سر هنری از سرنوشتی که نسبت به او را از دست داده بودند، شرکت کنند. هولمز، گمان می کند، واتسون را به عنوان محافظ سر هنری می فرستد. خاموش آنها به اموال باسکرویل در جزیره ای تنها می رسند، جایی که نه تنها هوندا و شاید قاتل، بلکه تهدیداتی مانند محکومین فراری خطرناک و دیوانه و یک خمپاره ای شبیه به آنها هستند. همه در یک روز سرگرم کننده است. من فکر می کنم رمز و راز در این کتاب بهتر از کسانی است که در رمان های شرلوک هولمز قبلی، مطالعه در اسکارلت و نشانه چهار. شخصیت های زن کمی ناراحت کننده هستند (زمان ویکتوریا و همه چیز)، اما اسکندر باسکرویل از رنج های نژادی و مذهبی و فلسفه های طولانی (و خسته کننده) که این کتاب ها را کاهش می دهد، اجتناب می کند. اگر شما یک نمونه خوب از یک رمان شرلوک هولمز بخواهید، توصیه می کنم که دو نفر اول را رها کنید و برای این یکی به طور مستقیم بروید، مگر اینکه یک فرد کامل شرلوک باشد.
مشاهده لینک اصلی
متاسفانه من در مورد این یکی خیلی به یاد ندارم، به جز این که تنظیم بسیار مهم است و این یک رمز و راز شدید است. من سه سال پیش برای مدرسه خواندم. دیوانه من حتی به یاد داشته باشید قطعات از داستان به خاطر من به یاد می آوریم که ما مقاله طولانی و دردناک در مورد آن انجام داد. قتل ... همسر ... نه واقعا یک سگ ... Baah، من حتی می گویم. خالی است
مشاهده لینک اصلی
آن را سخت به اعتقاد بر این که Ive هرگز دایل معروف ترین داستان شرلوک هولمز تا به حال خوانده نشده است. من حتی نمی دانم چرا من این را گذاشتهایم، داستان کوتاهی که دربارهی کارآگاه مشهور و دکتر واتسون، او را خیلی دوست داشت، خیلی خوب بود، اما این رمان کمی برای سالها باقی مانده است. و من اسکناس Baskervilles را یک داستان واقعا لذت بخش کمی، در برخی موارد بسیار خزنده و در دیگران متعادل با طنز است. رمز و راز را به من حدس زدم تا پایان، حتی زمانی که من فکر کردم من می دانستم که پاسخ وجود دارد متعدد تکان دادن انگشت شماری در پشت ذهن من وجود دارد. چالشی که هولمز و واتسون با آن مواجه هستند کاملا متفاوت از هر مورد دیگری است: رمز و رازی که میان این جهان و امکان فراموشی وجود دارد. افسانه ای قدیمی از Baskervilles است، که توسط قرن ها آسیب دیده اند نفرین لعنتی لعن هوندا از Baskervilles، یک طلسم طلایی طیفی که اعضای خانواده را تعقیب می کند، اگر آنها در هنگام شب در معرض خشونت ها قرار می گیرند و باعث مرگ او می شوند. بسیاری معتقدند که این بی معنی پری است، اما پس از آن توضیح برای بدبختی اعضای خانواده Baskerville است؟ و این چیزی است که صدای کوبیده شدن را می شنوید که در شبهای تاریک و تاریکی شبها شنیده می شود؟ زمانی که دکتر چارلز باسکرویل بعد از دیدار، هولمز و واتسون را به چیزی بسیار قدیمی و خطرناک تبدیل می کند، حتی شرلوک هولمز، سرپرستی سطح بالا، شروع به پرسشی می کند که آیا اختراع جدیدش حتی از این جهان است یا خیر. بنابراین، این یک کتاب بسیار خسته کننده است. تصویر عمارت قدیمی و خالی از سکنه که در بسیاری از داستان های ترسناک مورد استفاده قرار می گیرد، امروزه به نظر می آید اما امروزه دیلس نمونه ای از این هنوز هم در تمام این سال ها پس از انتشار کتاب منتشر شده است. جو ایجاد شده توسط تنظیم این مایل های مرموز از تمدن و خارج از برخی از خزنده های خزنده بسیار موثر است، این نوع تنظیم می تواند هر کسی را شروع به اعتقاد به ارواح. این داستان از طریق کشف اسرارهایی است که در خانه های زیادی پنهان شده اند و در شب بازی می کنند، مرجانی های قرمز پرت می شوند و هر کس یک راز دارد - سخت نیست که در رنج و تنش گرفتار شود. همچنین، من می دانم که بعضی از افراد از شرلوک هولمز شنیده اند که نسبت به نگرش نسبت به شما، اما من او را سرگرم کننده است. همینطور با پوآرو و شخصیت های دیگر که نمی دانند چگونه اشتباه می کنند، تکیه آنها چشمان شما را رول می دهد، اما برای آنها نیز دلسرد می شوم. من همیشه می خواهم به نویسندگان تبریک بگویم که می توانند یک شخصیت ناموفقی را بیاموزند و آنها را به کسی تبدیل کنند که هر کسی می خواهد موفق شود، چیزی بیشتر برای آن چالش انگیز و جالب تر است، نه تنها کسی که برای همه بی اهمیت است، بلکه یک بعدی است. به هر حال، من واقعا این را دوست داشتم و فکر می کنم بیشتر طرفداران رمز و راز نیز هست.
مشاهده لینک اصلی
Id با ایده خواندن کتاب ها در فرانسه مشغول به کار بود. من می توانم زبان را درک کنم - اما به عنوان صحبت کردن آن، به خوبی یکی دیگر از بازی توپ است. وقتی 13 ساله بودم بخشی از این نسخه را در کلاس خواندم. من خواندن وقتی که شکارچی مسابقه به سمت آن قربانی می شود. می تواند قربانی ... به دلیل دخالت شرلوک هلمز. هولمز شخصیت فوق العاده و بسیار محبوب است. سر آرتور کانن دویل، هرچند ادعا کرد که این شخصیت را نادیده میگیرد، برای هولمز خجالتی بود. نویسنده با خلق و خوی خلع سلاح خود در دست موریس لبلان، که خالق آرسن لوپین بود، خشمگین بود. سازگاری با موزیک و تلویزیون، می آید و می رود، اما خلوص شرلوک هولمز همانند بخار برای بی قید و شرط است. هواداران ما مخفیانه می دانند چه چیزی او را تیک می کند. اما ما نمیتوانیم در شرایط خاصی خودمان را بیان کنیم. ما فاقد دانش چگونگی پنهان کردن دقیق خانه ها، همانطور که در 4 رمان اصلی و 56 داستان کوتاه نمایش داده شده است. همین کار را برای نویسندگان مدیران و نویسندگان که مایل به دویل هستند. این آزمایش بود. و من فکر می کنم که من موفق به لذت بردن از داستان، شناخته شده به عنوان آن را به من در یک مطالعه قبلی بود به زبان انگلیسی بود. شکار Baskervilles واقعا به شدت موفقیت آمیز بود تنها در گذشته. حالا این بخشی از میراث کارآگاه است. لوله مرسوم و پوشاک شکار تقریبا بخشی از فولکلور است، و من لذت بردم از دیدن آن به طور کامل. بسیار توصیه شده.
مشاهده لینک اصلی