کتاب ربه کا

اثر دافنه دوموریه از انتشارات جامی(مصدق) - مترجم: آذرمیدخت معبودی-ادبیات اقتباسی

شب گذشته به خواب رفتم و دوباره به ماندری رفتم. .

این رمان در مونت کارلو شروع می شود، جایی که قهرمان ما با ماشیم وین ویمز، ناف خجالتی و پیشنهاد ناگهانی ازدواج، پاهای خود را بریده است. او یتیم شده و به عنوان یک خانم لیدی کار می کند، او به سختی می تواند شانس خود را باور کند. تنها زمانی که آنها به املاک کشور عظیم خود می رسند، او متوجه می شود که یک سایه همسر دیرین خود را بر سر زندگیاش می گذارد - او را با یک بدبختی که تهدید می کند ازدواج آنها را از فراز قبر نابود کند، به ارمغان می آورد.


خرید کتاب ربه کا
جستجوی کتاب ربه کا در گودریدز

معرفی کتاب ربه کا از نگاه کاربران
ماندلای ... غبار بر روی تپه، عمارت غریب، تاریکی، تهدید، غیر قابل تشخیص، غیر قابل دسترس، چیزی است که نمی تواند وجود داشته باشد، فقط از طریق یک رویا، یک معبد، که به شب تبدیل می شود و به هیچ وجه شناور می شود، یک افسانه کلاسیک و دلسرد کننده است که ادامه خواهد یافت، اما واقعیت هرگز کشف نشده است، زیرا اسطوره پاسخی ندارد فقط سوالات ... Maximilian (Maxim) de Winter یک بیوه ناراضی انگلیسی است که در 42 سالگی زندگی بی هدف، مسافرت را فراموش کرده اما نمی توانست در هتل مونت کارلو اقامت کند، درست قبل از WW 2، روزهای خوبی داشته است. چهره او بیش از حد آشکار است، نشان دادن وضعیت غم انگیز او باید مواجه است. بانوی جوان نیمی از سن، در حال کار برای آمریکایی محکم و ناخوشایند، خانم ون هپپر، یک زن میانسال است، به عنوان یک همراه همراه، بنده و کیسه پانچ. دو روح، مکس و دختر، که به راحتی، شادی و بله، دوست دارند، در این دنیای وحشیانه، یکدیگر را می یابند و امید می آید. ازدواج سریع (خانم وان هپور شگفت زده شده است)، یک ماه عسل ماهانه در ونیز، و آنها پس از چند هفته، در بومی انگلستان، ساحل وحشی، کورنوال، در جنوب غربی کشور، دور از شلوغ و پر سر و صدا ، آلوده، لندن. مکان آرام، پنهان، تمیز، همچنین، جایی که هیچ چیز رخ نمی دهد، عظیم مندللی، قرن ها، خانه خانواده د وینتر، برای بسیاری از نسل ها، در اطراف جنگل های ضخیم، غیر قابل نفوذ، گل های عجیب و غریب، پروانه های نفیس بازی در هوا، زیبا چمن های سبز، پرندگان رنگارنگ شیرین آواز خواندن، باد های معطر از دریای نزدیک، قایق های ماهیگیری که از افق عبور می کنند. خانم دونورز، خانه دار شیطانی، نگهدارنده شعله، نگرانی فوری نسبت به خانم دوم زمستان را بر می دارد، چگونه می توان چنین دختر خجالتی، تحصیل کرده و غیرمسلح را برای ربکا گرفت؟ زیبایی جسورانه، هوشمندانه، زیباترین زن در منطقه، ربکا، همه را دوست دارد. اسرار مزاحم وجود دارد که عمدتا در مندلب وجود دارد، جایی که عروس اغلب راه خود را از دست می دهد، که توسط بندگان و دوستان ماکسیم صحبت نمی شود، او اغلب به خود رسیده است، چه او در مورد ربکا فکر می کند؟ عروس جدید و ناخوشایند چگونه می تواند با یک فانتوم رقابت کند بدون اینکه ضعف داشته باشد؟ بیتریس، خواهر بزرگتر Maxies، چیزهایی را می داند، اما آنها را به خانم دوم زمستانی، جک فاول، ربکه نمی گوید، پسر عموی او ربكاس می آید بدون دانستن او، چیزی است كه او دوست ندارد، در مورد او، نابینا، بازیگر باهوش و مکرر فریبنده، با ارتباط اسرار آمیز به ربکا، ماکسیم از او نفرت دارد (چرا؟) و خانم دونورز، دوستش را سرزنش می کند تا او را در ماندرلی دریافت کند. قدم زدن در ساحل سنگ قبر در زیر خانه، تنها دوست خود، سگ دائما سرگرم کننده و وفادار، که او خستگی ناپذیر به دنبال، جاسپر، به بندر کوچک که قایق کوچک Rebeccas آخرین مجهز، قبل از اینکه در دریا گم شده تصادف@. بن مردی عقب مانده از محله است، نیز وجود دارد، صحبت کردن، اما آن را، و یا بیشتر اسرار تیره، افشا، او عروس می بیند کلبه سقوط به خراب است، که مکسیم اجتناب می کند، دختر کنجکاوی وارد می شود، می یابد بسیاری از Rebeccas چیز دروغ گفتن در اطراف، همیشه اشیاء که به او یادآوری می کنند، او هرگز خانم واقعی زمستانی نیست، که هنوز از قبر است ... در محل قرار دارد.

مشاهده لینک اصلی
وای!!! ربکا، یک کتاب فوق العاده است !!! پیچ و تاب ها، اسرار، و خانه freakishly عجیب و غریب! گاه !!! من گاز گرفتم و احساس کردم تا پایان بسیار نگران !!!

مشاهده لینک اصلی
رمان کلاسیک Daphne du Mauriers @ Rebecca @، یک قطعه بسیار جذاب و زیبای نوشتاری است که باعث می شود که موهای پشت گردن خود را پشت سر بگذارند، که می خواهد با یک پتو در یک شنبه بعد از ظهر خیس بر روی نیمکت قرار دهید و در جهان از تعلیق لذت ببرید و رمز و راز و فراموش کردن شما یک میلیون دیگر چیزهایی که باید انجام دهید. من این رمان را 10 سال پیش خواندم و دوباره خواندن آن را برای یک باشگاه کتاب محلی خواندم و باید پذیرفتم که هرگز از اولین بار خواندن آن را نفهمیدم، بنابراین این تجربه را دوباره تجربه کردم. من این رمان را دوست داشتم یک اشتیاق، از رمز و راز، تعلیق، شخصیت های شگفت آور کشیده به نوشتن توصیفی بسیار جذاب زیبا. این یکی از آن کتابهایی است که نویسنده هر شخصیت را نقاشی می کند و هر وضعیت به وضوح در سر شما است. من عجیب و غریب این رمان را دوست داشتم. دئوری Mauriers بزرگترین دستاورد در این کتاب باید توسعه ربکا که در آغاز رمان مرده است اما همانطور که داستان توسعه ربکا می شود بسیار در ذهن خوانندگان زنده است و بقیه کاراکترها و ما باید به خاطر داشته باشیم که او تنها در مورد آنچه که دیگران در مورد او می گویند داوری می کند. من فکر می کنم این یک شخصیت است که بعد از خواندن این کتاب، خواننده باقی خواهد ماند. هر چه بیشتر می توانم یک ستاره 5 ستاره برایم بخوانم.

مشاهده لینک اصلی
بعضی از مردم انرژی عظیمی برای عادت دارند، صداهای داخلیشان برای شنیدن جهان بیرونی خیلی غم انگیز هستند، افکار آنها دچار مشکلی هستند و قلب هایی که با غرق شدن به سر می برند، داستان های فراموش شده را درباره چیزهایی که هیچوقت اتفاق نیفتاده اند، وحشت زده از روزی که هرگز نرفت، به شدت تلاش کرد تا چیزهایی را که هرگز برایشان آغاز نشده بود، نگه دارد، سرشان، یک میدان جنگ از بحث «برای بودن، یا نه» و «زندگی آنهاست»؟ آه! بدبختی. همانطوریکه این کلاسیک دائما کلاسیک را خوانده بودم، من راضی به شناختن روایت داستان شدم، احساس کردم او، گفتگو جبیری که او ساخته بود، مکالمات خیالی او ساخت، داستانهایی که بافت گذاشت، عنصر پیش فرض از طبیعت او، نادری در دیدن چیزها و اعتقاد آنها به شیوه ای است که آنها نگاه می کردند، ناامیدی برای انجام کارها درست و در آن عجله، و آنها را نابود ساختن-ناسازگارانه می دانستند. آنها می گویند که داستان درخشان Daphneâ € ™ است خانم دوم خانم زمستان خود را تحسین می کند و خودش را Daphne du Maurrier می نامد. او همچنین بسیاری از او را به آن سرمایه گذاری کرده است، و حتی غم و اندوه نامحدودی از نام راوی. شوهرش فانکا را با نامی که با سرمایه شروع می شود، همانند «ربکا» از داستان ما، گفته می شود که دافنه از تمام عمر او باقی مانده است و متعلق به خدای متعال است که خرد شده است خود را تحت یک قطار ... |. Manderely، یک شخصیت بیش از یک مکان، فریبندگی و هشدارهای خود را دارد. هوای گوتیک در سراسر داستان، احساسات هشدار خواننده را حفظ می کند و چیزی را ظاهرا بدون هیچ ارتباطی با وقایع خود به عنوان داستان پیشرفت می کند، من با زیبایی صنایع دستی خودم، و ظرافت طرح توزیع می شود، این واقعا آزمون ایستاده است از زمان ربکا، کابوس راوی، ربکا، زن بسیار دوست داشتنی و ازدواج با یک، ربکا نوعی و بی رحمانه که روایت را تحریک می کند، وارث بسیاری از کلاسیک های این ژانر است. مثل اینکه او با روایتگر رفتار کرد، بیشتر شبیه یک کودک نسبت به یک زن بود، بیشتر شبیه جاسپر سگ نسبت به انسان با قلب و گوشت بود، او به راحتی می توانست به او برود، در هر لحظه از افکار ناخوشایندی که داشت، اعتماد کرد کشتی با او، او می تواند به او اعتماد به نفس! ما هرگز نمیخواهیم دوست داشته باشیم، همانطور که می خواهیم اعتماد کنیم! خطوط به او می گویند: او به هیچ وجه به من تعلق ندارد، او متعلق به ربکا بود. او هنوز درباره ربکا فکر کرد. او هرگز به خاطر ربکا دوست نخواهد داشت. او هنوز در خانه بود ... و در باغ ... قدم های او در راهرو صدا کرد، عطر و بوی او روی پله ها ماند ... ربکا هنوز معشوقه مندللی بود. ربکا هنوز خانم دیمین است. من هیچ کاری در اینجا نداشتم ... ربکا، همیشه ربکا ...... @ خوب، من می توانستم به رتبه 3 ستاره بروم، آنقدر آرام گشتم، حتی ذهنم بلند شد تا شما را لعنت کند زیر نفس قتل یک زن فقط عادی شده است و قانون از نظر شواهد و شواهد و سایر چیزهای دیگر فریب خورده است ... اما 5 ستاره به بانویانی که زندگی می کردند احترام می گذارند!

مشاهده لینک اصلی
هنوز رمان گوته مورد علاقه من تمام وقت است. علاقه عشق به مشکل، یک خانه دار غیرقابل تحسین، خانه ای که توسط خاطرات معشوقه اش پیش می رفت و یک دختر جوان که به راحتی همه چیز را اداره می کرد ... همه عناصر داستان غم انگیز و عاشقانه ای که فراموش نشدنی و زیبا است نوشته شده است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ربه کا


 کتاب تروترو عکس می گیره سرش رو برعکس می گیره
 کتاب تروتروی با نمک تولدت مبارک
 کتاب تروترو کوچولو می خواد بره به اردو
 کتاب تروترو با گل ها هدیه می دن به نانا
 کتاب تروترو گل درست کن برای نانا پست کن
 کتاب تروترو می خنده نانا شده پرنده