کتاب زنگ ها برای که به صدا درمی آید

اثر ارنست همینگوی از انتشارات نگاه - مترجم: رحیم نامور-ادبیات اقتباسی

در سال 1937 ارنست همینگوی به اسپانیا رفت تا جنگ داخلی را برای اتحادیه روزنامه های آمریکای شمالی پوشش دهد. سه سال بعد او بزرگترین رمان را از مبارزه خوب ظاهر کرد، برای آن که بل کالس. داستان رابرت اردن، جوان آمریکایی در تیپ بین المللی که به یک واحد چریکی ضد فاشیستی در کوه های اسپانیا متصل است، درباره وفاداری و شجاعت، عشق و شکست و مرگ وحشتناک ایده آل می گوید. در تصویر خود از جورجانی ها دوست ماریا زیبا و حساب عالی خود را از آخرین موضع ال Sordos، در چشم انداز درخشان خود را از La Pasionaria و عدم تمایل وی به ایمان کور، باور Heingway پیشی از دستاوردهای خود را در خورشید نیز افزایش می یابد و خداحافظ به اسلحه برای ایجاد کار در یک بار نادر و زیبا، قوی و وحشی، دلسوز، حرکت و عاقلانه. اگر کار نویسنده یک واقعیت است، ماکسول پرکینز پس از خواندن این دستنوشته به همینگوی نوشت و هیچ کس آنرا به طور کامل آن را انجام نداد. بیشترین قدرت، گستردگی و گستردگی بیشتری دارد و بیشتر از هر اثر نویسندگی قبلی، یکی از بهترین رمان های جنگی در تمام دوران است.


خرید کتاب زنگ ها برای که به صدا درمی آید
جستجوی کتاب زنگ ها برای که به صدا درمی آید در گودریدز

معرفی کتاب زنگ ها برای که به صدا درمی آید از نگاه کاربران
نمی دانم، من آن را از دست دادم شاید انتظارات بیش از حد بزرگ باشد، شاید یک اشتباه باشد یادداشت غم انگیز که من را در خورشید شگفت زده کرد، دوباره کار می کند، تقریبا همیشه در اینجا، بین خطوط، و به خصوص قانع کننده نیست. این بسیار پرطرفدارتر از آن است، که من در ابتدا از Himingway انتظار داشتم. اما حتی به این ترتیب، من ناامید کننده (در مقایسه با Starcev). به عنوان یک ماجراجویی، این رمان چیزی خاص نیست. به عنوان یک جنگ ضد جنگ، به عنوان یک رمان جنگ، چیزی است که برجسته نیست. به عنوان یک عشق بد است (گرچه من درک زمینه را می فهمم). علاوه بر این هنوز هم لحظات درخشان وجود دارد. همینگویی نویسنده پرشور از شخصیت های فردی است، اما نه خیلی از رابطه بین آنها، و هر کدام به اندازه کافی متمایز می شود تا رنگ پریده و فراموش نشود. گفتگو به آنها اجازه نمی دهد. و برای بسیاری از اقتصاددانان صادقانه، او هنوز هم می تواند یک کلمه ی شگفت انگیز را بنویسد. اما متأسفم که او با خودآگاهی نگرش نداشت و لحظات نادر آن کافی نبود. شاید زمان دیگری باشد 3+

مشاهده لینک اصلی
اوه، همینگای. خوش آمدید به من می گوید که من چند سال پیش مطالعه کرده ام، اما صادقانه می گویم. حالا که Ive آن را برای باشگاه کتاب خواندید، من هیچ وقت یادآور اولین خواندن این مطلب نیستم (که قبل از Goodreads بود، بنابراین می دانستم که اگر حتی برای آن علامت گذاری به عنوان خوانده شده برای شروع لازم بود). اما، صادقانه می گویم، همینگوی من را متوقف می کند تا تقریبا تمام آنچه را که او خوانده ام، پایان ندهد. من از یک جشن حرکتی لذت بردم در حالیکه دیگران آن را نام بردند و من یکی از آن پرندگان نادر بودم که به قدری قدردانی شده بود که پیرمرد و دریا، به احتمال زیاد به این دلیل که من نباید آن را در مدرسه بخوانم، بلکه خودم آن را می خواندم. جنگ داخلی اسپانیا. رابرت اردن. یک پل این چیزی است که شما باید بدانید. این ها چیزهایی هستند که اتفاق می افتد. به طور خاص، آمریکایی رابرت جردن متعهد به انفجار پل در طول جنگ داخلی اسپانیا است. آنچه که همينگوي با آن اطلاعات انجام ميدهد، بيش از 400 صفحه، آگهي nauseum منتشر ميشود. بحث زیادی در مورد منفجر کردن پل وجود دارد. حرکات زیادی از تپانچه او وجود دارد. او در عشق با یک زن جوان به نام ماریا که سرش را در طی یک حمله وحشیانه بر روی بدن او تراشیده و او @ خرگوش @ در سراسر. این یک غار است. اساسا این کل کتاب نماد قدم زدن است. من نمادها را به همه چیز خواندم من نمادگرایی خرگوش را نگاه کردم، زیرا مطمئن بودم که این یک اصطلاح تحمل نیست - یا نه، بلکه یکی از آن مفاهیم تحقیرآمیز است که واقعا واقعا تحقیر آمیز است؛ زیرا نشان دهنده عدم اعتماد به نفس در شخص است تحمیل شده است نمادگرایی خرگوش حقیقتا بسیاری از قلمروها را شامل می شود - باروری، فروتنی، فراوانی، قیام و شکنندگی. نمادگرایی غار - خوب، همه ما کمی از یونگ را می دانیم، درست است؟ و افلاطون؟ منظورم اینه که شما میتونین کارهایی رو انجام بدین که خودتون رو بیارین بگذارید فقط تعداد زیادی از کاراکترهایی را که در این کتاب در داخل و خارج از غار هستند، بگویم. برف! برف اغلب می تواند به معنای مرگ باشد، و منظور من این است که چه داستان جنگ شامل مرگ است؟ خیلی استاندارد پل ها می توانند به معنی گذار یا پیشرفت باشند، اما پل شدن منفجر می شود؟ این احتمالا به معنی چیز دیگری است. تپانچه که رابرت اردن دائما در حال تغییر و لمس و تنظیم مجدد است؟ این فریاد می زند PENIS به من.این فقط همه احساس کمی بیش از حد آشکار است. همینگوی تمایل دارد به هیچ وجه خالی نباشد. اما من چندین چیز را تحت تاثیر قرار دادم: - ماریا. نه شخصیت خودش، چون همونگوی از دیدگاه زنها خیلی خوب حرف نزده بود، بنابراین احساس می کنم این شخصیت یک فرصت از دست رفته بود یا می توانست در یک دست نوازنده توانا بهتر باشد. اما داستان او چیزی بسیار باورنکردنی برای یک رمان منتشر شده در سال 1940 است. با صداقت و عدم ضعف آن به عنوان بقیه نمادگرایی در این کتاب، و داستان آن خشن و سخت است. اغلب من شگفت زده شدم که آن را در صداقت بسیار گنجانده شده بود. شما می دانید که چگونه در بسیاری از فیلم های قدیمی تر (به دلیل قوانین Hollywoods و گوز) اگر هر چیزی اتفاق می افتد اتفاق می افتد، دوربین فریاد می زند فقط از پان ها به سمت، یا تمرکز بر یک گل یا چیزی، و ما می دانیم چیزی اتفاق افتاده است، اما ما فقط باید آن را در ذهن خودمان به عنوان بیننده مطرح کنیم؟ در این رمان هیچ ردیابی در اینجا وجود ندارد. همینگوی فقط می گوید این داستان مثل آن است که باید گفت - در تمام حقیقت وحشتناکی که از یک موضوع دشوار نیست. فصل 26. در این فصل، رابرت جرج (که معمولا یک شخصیت 19 ساله بسیار چوبی است ، واقعا چرت زدن، واقعا) این کل مضمون داخلی را در مورد آنچه که به معنای آن است که یک سرباز باشد، نقش خود را در جنگ، چه معنی می دهد برای مبارزه و کشتن، تعداد زیادی از مردم کشته و این معنی است. او اساسا با خود استدلال می کند که ارزش آن را ندارند زیرا اگر کسی در مورد آن فکر کند، ممکن است کاملا به طور کامل تعطیل شود. او به این نتیجه رسیده است که بسیاری از سیاست های رقیب درگیر این است که او را به این موقعیتی که در حال حاضر است، منجر شده است، اما او همچنین به رسمیت شناخته است که او کار را انجام می دهد. به ندرت، من فکر می کنم در ادبیات جنگی، خودآگاهی در شخصیت ها یا اگر ما آن را انجام دهیم، پس از این واقعیت، در گذشته نگاه. اما این در وسط داستان درست بود و به دلیل اینکه در مورد شخصیت رابرت جوردنز، در اینجا ذکر شده بود، غیر منتظره بود. او دست و پنجه نرم می کند و ماریا @ خرگوش @ را می کشد تا او را به رختخواب خود برساند، برای گریه کردن با صدای بلند! این همه بسیار شبیه یک ساله 19 ساله است. اما ناپلئون در 19 سالگی (مگر اینکه شما بخشی از خدمه داوسون کریک) در ادبیات جنگی معمول نیست. - داستان جنگ. خوب، همینگوی در چند جنگ جنگید. مانند یک مقدار مسخره ای از جنگ. و من می دانم که در طول سال های زندگی شایع نیست، بسیاری از مردان در تمام جنگ های مشابه جنگیدند. اما آن واقعا غم انگیز است که شما در واقع به لیست نگاه کنید. تا جایی که جنگ اسپانیایی بود، همینگویی به عنوان یک روزنامه نگار جنگی بود، اما تجربیاتش از طریق آن و در جنگ خود به خوبی به این رمان لطمه می زند زیرا او می دانست که چه چیزی در موردش صحبت می کند. داستان هایی که شخصیت ها در طول صفحات گفته اند، داستان های احتمالی بود که همینگوی ...

مشاهده لینک اصلی
\"برای کسی که Bell Tolls\" (1940) یک کتاب خوب است، هیچ چیز به تحسین خالق آن یکی از مشهورترین نویسندگان تاکنون، اما این تنها آن است. این کتابی است که همه چیز را به خوبی انجام می دهد، حتی می گوید که کاملا، اما هرگز شگفت زده می شود، آن را هرگز به زیر پوست ما می رسد. â € œPor چه کسی زنگ Dobramâ € به تصویر می کشد یک توده £ شبه نظامیان در طول جنگ داخلی اسپانیا (1936-1939) هنگامی که خواندن متن، به عنوان یکی از بزرگترین همینگوی، و حتی رای favorável دریافت یکی از ¢ از Nime است کل کمیته پولیتزر، که به خاطر تندرستی رئیس جمهور خود به عنوان توهین آمیز (!) متهم نشده بود، احساساتی از تجربه های من با سینما کلاسیک هالیوود ( 1940-50) آنها آثاری هستند که از طریق رسانه ای (تصاویر یا کلمات) به شیوه ای غیر قابل درک استفاده می کنند، قادر به داستان با کمال ساعت های سوئیس هستند، اما هرچند ممکن است ظاهرا واقعی باشند، آنها با پوشش بزرگ از مصنوعی که مانع از خشونت واقعی از واقعی در حال ظهور است. نویسندگان مراقب ما هستند که ما را به اندازه کافی دور نگه داریم، به طوری که ما در بندر امن احساس می کنیم، تماشای درام بسیار نزدیک، اما بدون خطر بدبختی، از سوی دیگر، ورود به سبک نوشتن همینگوی، متن بسیار مستقیم خشک، بدون تاکید، با وجود اینکه به اندازه کافی قوی برای درگیر شدن در محیط زیست، من را به شخصیت و شخصیت نزدیک نزدیک می کند، به ندرت من را به مردم، انسان نزدیک می کند. من از دست دادن دراماتیک، کاراکترها بدون آن زندگی نمی کنند، این چیزی است که آنها را از طرح می کشد، به خوبی می دانم که او آنها را بیشتر قهرمانان، خائنانی، آرکه تایپ ها و غیره می سازد. کمتر طبیعی است، اما این داستان است، این یک واقعیت تخیلی است، این یک داستان خبری واقعی نیست. این است که به سبک درک، رگه influência همینگوی jornalÃstica، آن است که درک TAMBA © متر است که £ sensaçà در زمان تولید، تفاوت، اما امروز من آن را احساس ultrapassado.à ‰ عجیب و غریب، من می دانم، برای اولین بار می گویم که به نظر می رسد مصنوعی و سپس آن را متهم به بودن بیش از حد طبیعی است، اما این دقیقا به همین دلیل است که طبیعتگرایی به رئالیسم تحمیل شد. با تمایل به اینکه در تولید هنری کاملا طبیعی باشد، ما توانایی هنری مربوطه را که بر پایه تأکید بر جزئیات است که واقعی واقعی را تولید می کنیم، از دست می دهیم. VI (http: // virtual- illusion.blogspot.pt/2 ...)

مشاهده لینک اصلی
در سال 1937، همینگویی به اسپانیا رفت تا جنگ داخلی را برای اتحادیه روزنامه های آمریکای شمالی پوشش دهد و از این تجربه یکی از بهترین رمان های جنگی در تمام دوران بود. داستان رابرت جردن، جوان آمریکایی در تیپ های بین المللی متصل به یک واحد تیراندازی ضد اسپانیایی در اسپانیا، آن را در مورد وفاداری و شجاعت، عشق و شکست و مرگ وحشتناک ایده آل می گوید.

مشاهده لینک اصلی
در مورد دو کتاب ذکر شده است. برای یک، آن استادانه نوشته شده است و به عنوان من می دانم که اغلب به عنوان بهترین رمان Himingways اشاره می شود. بسیاری از فلسفه هایی از شخصیت های مختلف وجود داشت که جلوه های متقاعد کننده ای در پست خود داشتند؛ آقای Himingway گاهی اوقات ما را به ذهن قهرمانانه آمریکایی، و جریان افکار خود را کاملا دستگیر شد، قطعه از این و آن جک را برای توجه. زبان نیز منحصر به فرد بود. هیچ سخنرانی اسپانیایی من، اما برای من روشن بود که از زبان انگلیسی رو به رو شدن یا مصنوعی، تلاشی برای ضبط کردن یا اصطلاح اسپانیایی بود که هر کس واقعا در این کتاب سخن می گفت. برای من این کار کمی طول کشید تا این کار را بکنم اما برای من این مانع از خواندن نیست: من به زودی به آن و توضیحات بی شماری از چیزها و افراد آن را به عنوان مثال نادر به کار می برم. اما پس از آن، از سوی دیگر، من می توانم واقعا به شخصیت ها و یا داستان علاقه مند نیست تا تا زمانی که وسط کتاب. من فقط محاصره شده بودم، منتظر این علاقه بودم که آن را در نهایت در حدود سومین داستان انجام دادم. کاملا به همین دلیل است که برای من یک رمز و راز است: کاراکترها به خوبی کشیده شده و توصیفهای جالب کننده است؛ می توانست کشور کوهستانی و جنگل های کاج را کاملا تصور کند. آیا آن را با این واقعیت که این یکی دیگر از آن داستان های من در فیلم اول دیده می شود با؟ من چند سال پیش فیلم گری کوپر - Ingrid Bergman را دیدم، بنابراین داستان و شخصیت های اصلی به من اطلاع داشتند. با این حال واقعا اینطور نیست. من از چیزهایی که قهرمانان از آن ساخته شده نیستند. من تنها می توانستم نگرش های شخصیت اصلی را درک کنم. این کشورش نبود، اما جایی بود که دوست داشت و مایل بود با آن مبارزه کند و اگر لازم باشد، آن را نجات دهد، که احساسات شریف را به نظر می رسید. علاوه بر این، او پذیرفتن ضرورت به کشتن دیگران و احتمال کشته شدن خود را برای انجام یک کار نظامی که او آزادانه انجام داده بود پذیرفت. او خود را مجبور به تفکر عینی درباره این موضوع کرده و اجازه نمی دهد که احساسات شخصی او به بازی بپردازند. به نظر می رسد یک تصویر واقع گرایانه از خط خوب یک فرد باید در چنین شرایطی راه برود، اما زمانی که به آن رسید، من نمی توانم خودم را در کفش های خود قرار دهم. شاید خیلی از آن را شبیه به سرسبزی من در مورد فیلم ها با خشونت زیادی احساس می کنم؛ من فیلم هایی را دیده ام که در آن زخم ها از زخم های گلوله پرتاب می شوند. من نمی توانم از تجربه لذت ببرم چون انتظار دارم هر لحظه با خروج بعدی گور و جوش مواجه شود. این کتاب مربوط به خشونت جنگ، جنایت های آن در هر دو طرف است. افکار قومی افراد در موقعیت های زندگی و مرگ قرار می گیرند، در مقایسه با زیبایی عشق و زندگی و شفافیت کوتاه مدت لحظه ای. و آن را در پیک ها انجام داد. اما به هر دلیلی در تصور تخیل و قلب من بسیار کند بود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زنگ ها برای که به صدا درمی آید


 کتاب دایی وانیا
 کتاب قصه های تصویری از زهرالربیع _4
 کتاب قصه های تصویری از حدیقه الحقیقه _ ‏‫۱
 کتاب تروترو همیشه شاگرد اول میشه
 کتاب ترو می خواد تو برفا آب بپاشه به گل ها
 کتاب تروتروی بانمکه خوشحاله روز کودکه