کتاب قوزک پا

اثر آلبرتین سارازان از انتشارات دبیر - مترجم: هوشنگ حافظی پور-ادبیات اقتباسی

As if the reader were riding shotgun, this intensely vivid novel captures a life on the lam. Lastragale is the French word for the ankle bone Albertine Sarrazins heroine Anne breaks as she leaps from her jail cell to freedom. As she drags herself down the road, away from the prison walls, she is rescued by Julien, himself a small-time criminal, who keeps her hidden. They fall in love. Fear of capture, memories of her prison cell, claustrophobia in her hideaways: every detail is fiercely felt.


خرید کتاب قوزک پا
جستجوی کتاب قوزک پا در گودریدز

معرفی کتاب قوزک پا از نگاه کاربران
آلبرتین Sarrazinâ € ™ ثانیه رمان Astragal، که در اصل در سال 1965 منتشر شده است، پر از نگرش آزاد، self-mythologizing نادر در داستان های مدرن است، اما که منجر به عصر که در قهرمانان که کنترل سرنوشت خود، به دنبال کامل شخصی آزادی حتی اگر به معنای فراتر از قانون بود - یک نگرش که عامل مهمی در درگیری های سال 1968 بود. خود آلبرتین هرگز آن را به آن تاریخ نگذاشت (در سال 1967 از عوارض پس از جراحی، پس از زندگی در زندان و زندان گذشت و اصلاحطلبان)، اما رمان هنوز هم با انرژی و روح او بازتاب می کند. آلبرتین در سال 1937 در الجزیره متولد شد و توسط پدر و مادرش به عنوان یک کودک رها شد. او قبول شده و به فرانسه خریداری شده بود، او یک فرزند هوشمند بود، به خصوص در لاتین و ریاضی خوب، اما توسط یک عضو خانواده جدیدش مورد سوء استفاده قرار گرفت و در مدرسه اصلاح طلب قرار گرفت. این شروع زندگی را مشخص کرد که با گذر زمان و درگیری با اقتدار مشخص شده است. فرار از مدرسه، او به پاریس رفت و به عنوان یک فاحشه کار کرد، قبل از اینکه در سال 1953 در زندان نگه داشته شود. او همچنین از این زندان فرار کرد، قبل از ملاقات با همسرش. این دو در دهه آینده باقی ماندند، در حالیکه یکی یا دیگری قفل شده بودند، از طریق نامه ها ارتباط برقرار می کردند. این ها تجربیات است که به ایجاد رمان نیمه ایبراسایت آستراگال، که در سال 1964 در زندان نوشته شده بود، منتشر شد و پس از آزادی او منتشر شد. استراگال توسط آن به نقل از آن، ایستاده است برای خودش Albertine. رمان با فرار او از زندان باز می شود، در طی آن او به شدت شکستگی مچ پای خود را می شکند. او توسط یک مرد بر روی موتورسیکلت، جولین، در کنار جاده برده شده است. او بلافاصله می بیند که جولین یکی از اعضای غیر قانونی است، و به رسمیت شناختن علائم خاصی که برای افرادی که زمان را انجام نمی دهند، غیر قابل تشخیص است. یک راه صحبت کردن بدون حرکت دادن لب ها. جاده های باز با حس احتمالی پر می شود. \"آسمان\"، او می گوید، \"حداقل سی پنطی\" را برداشت. همانطور که زوج دور می شود، او اعلام می کند که \"قرن جدید\" آغاز می شود. این ایده که ممکن است یکی از عاشقان را با شانس با کنار جاده ها کنار بگذارد از پشت موتورسیکلت مجموعه ای از خانه های امن و پیدا کردن هویت خود را در جاده باز، یک شیت مشترک شصت ها است، که توسط همه چیز از Easy Rider، Bonnie و Clyde و A Bout de Souffle به Natural Born Killers اشاره شده است. با این حال، استراگ، تجربه را از دیدگاه زن نشان می دهد، که اغلب در یک سری از محیط های خصمانه یا محرمانه رها شده است، در حالی که مردی او را می کشد. آن را با مچ دست آسیب دیده خود نگه می دارد، آن وقت خود را در لباس های شستشوی لباس می گذراند، روابط دوختن و خفاش را از بین می برد، در حالی که جولیان برای چند هفته در یک زمان ناپدید می شود. او نگران مسئولیت او و در مورد چگونگی پرداخت او برای هیئت مدیره خود با میزبان های فرصت طلبانه مختلف جولیان برای او پیدا می شود. آلبرتین پروس، روحانی و امپرسیونیست است و پر از تصاویری از تولد دوباره است. فرار اولیه آن در اورشلیم اتفاق می افتد و او به طور آگاهانه پس از صرف سه روز در یک تخت بیمارستان، به \"رستاخیز\" اشاره می کند. روایت به رسمیت می شناسد که تولد دوباره یک روند آسان نیست. در حالی که مچ پا درمانی خود را نشان می دهد توسعه، و یا رشد، آن را نیز نگه می دارد او را به عقب، از نظر جسمی. در خانه اول آنها به آنجا می آیند، جولین آن ها را در یک تخت کودک قرار می دهد. در اینجا او پرستار است و روند یادگیری را به راه رفتن دوباره آغاز می کند. او نمی کند آژانس بالغ، در برابر محدودیت هایی که او تحت آن قرار گرفته است و رفتار او آموخته است (\"هنوز هم مرا محاصره کرده است: من در رفلکس های من، سر و صدا، سکوت و تسلیم شدن یافتم از واکنشهای من ... چند سالی از کارکرد عادی و ماندگاری دائمی خودکشی). هرچند مهمتر از این، اثر ذهنی آزادی است: \"به طور کلی، متوجه شدم که هر سلول، هر قطره خون من معنی دارد به من، چقدر سلول و خونم بود، در تمام بدنم تقریبا به بی نهایت تقسیم شد: اگر من مجبور بودم، اما همه را در یک قطعه، می کشیدم. پتی اسمیت، در معرفی خود به این جلد، که با استراگال به عنوان یک زن جوان به لطف یک نسخه ارزان در کتابخانه کتابخانه روستای گرینویچ مواجه شد، می پرسد: «آیا من باید خودم را با همان دغدغه و یا با چنین مشکلی روبرو کنم؟ ، بدون Albertine به عنوان راهنمای من؟ این است که قدرت خود را از خود تعریف، از کنترل سرنوشت خود، که آن را به آن قدرت است. به عنوان یک زن فقیر، در حال اجرا، بسیاری از مردم او در معرض خصومت هستند، اما او را در معرض افراد مانند جراح است که به مچ پا خود را درمان، اما هرگز â € ~ تصمیم به توجه است که، اطراف استخوان، یک زن وجود دارد، uncarvable کسی که کار می کند و فکر می کند. او نمی خواهد خود را به هیچ وجه درک کند. در پاریس، او شروع به درآمد دوباره، پیاده روی خیابانی می کند و برخی از درآمدش را به جولین می فرستد، که در حال حاضر در زندان است. خانواده اش به این معنا است که او همسرش نیست و دوستش را با پسرش دوست نداشت، بنابراین او این ایده را به طور کامل از بین می برد و اعلام می کند که \"پول جولین را تحت نام دیگری نمی گذارد\". به تدریج، Anne M ...

مشاهده لینک اصلی
3.5 / 5 ± νονικά. یکشنبه ίμΠ± Ï € ... ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï من \"من Î'ιάβΠ± ± من\" من ± Ï Î®Î¼Î¿Ï ... ν Î'ÎμκÎμÏ € من \"من من\" Î¹Ï ˛ÏŒÙ \"Î ± Ï ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï Î®Î¼Î¿Ï ... من\" όσο ÏŒÏ ... Î½Î¹ÎºÏŒÏ Î ± Ï Ï Ï ‡ † άÎμι ¬ìŠ¤ì- من \"من» Î ± کنم من Ï ± \"من όμο ± Ï € Î ± من\" من Ï € ΠγμΠ± \"من ± من\" من · من \"من ± IoSs¯» من \"من فرم Î²Î¹Î²Î Î¯Î½Î¿Î½Ï Î¹ Ï Ï ‰ € من \"من € Î ÏŒÏƒÏ ‰ Ï € Î ± Ï † ήγΠ· سانتورینی. Î ± Ï Ï † \"پایان άι، Î Î®Î³Î¿Ï Î¿، γÎμμάÏ\" اوی | Œ Î ± Î · من، من · ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï € \"Î¿Î¹ÏŽÎ½Ï Î ± من، من ± Ï € οιό γκό E،، ë¶ من من »ÏŒÎ³Î¹ÎμÏ، ήνιΠ† من من άσÎμÎ¹Ï Î'νν Î'ιÎμκÎ'ικÎμί من\" من Î'ικΠιÎ'Î¹ÏŒÏ ‰ Î ± من \"من · κά ή، من\" من ± من \"من · οÎ'ιάθÎμσÎ، من\" من · من، من ... شلیک نیم ± Î. ÎœÎσΠσÎ- μιΠΠ± من \"Î¼ÏŒÏƒÏ † Î ± Ï Î ± σκλ من · من این است که من € پوشه \"ή، Î · من · من ‰ ˹éÒ ÎºÎ¹Î½ÎμÎ¯Ï \"این است که من ±، Î ± Î ± Ï Î ± νÏ\" σι. ب Radiofwno ... Τι من، من ± من \"من\" ικοί · من، من Ï ± \"Î ± Î ¬ìŠ¤ì- من\" من ± Ï € Î íšŒì ± \" Ï € ιμÎÎ½Î¿Î½Ï \"من ± من، من €\" branch_mapping_dlg_condtion_items_update_defaultConditions_zero Î ± Ï Ï † γÎμι، Î ± Ï € کنم من ± € \"من CAM\" Î ± Πίσι Î ± است که من \"μική ίσÎμι · κά ή من\" من · من، _PN_OF ÎμκÎμί Ï € ... € ÎºÎ¿Î½Î¿Ï من · من من من من \"Î¾Î¯ÏƒÎ¿Ï ¿Î½ ογικÎÏ Îμισμό من \"من. ÎœÎσΠÎ'ικό من \"من · من، من ± ίσι ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï Î¯Î½Î¿Î½Ï ± من\" من ± Πίσι ‰ من \"من μÎμÎ³Î¬Î Ï ‰ ν Î²Î¿Ï ... من »ÎμÎ²Î¬Ï ‰ من\" من \"Î ± ï ... Î¿Î ÏŒÎ½Î¿Ï ... Οσμάν ¹ من\" من، من ... من € من من من من ± \"من ± νιÎÏ، Î ± من\" من »Î ± Ï € ΠμÎγΠ± من، ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï Î¯Î½Î¿Î½Ï ± من\" من ± Πίσι من \" من ... من ± من \"من Î ± من\" ÎœÎ، γÎμÎ¼Î¬Ï \"Î ± Ï ‡ من\" من ‰ من، من ± Î½Î¿Î¿Ï ... μÎÎ½Ï ‰ من، من ± من \" Ï ‰ Ï † پوشه \"من · من\" νοικιΠ¹ من \"من، من من ± €\" دوم μονÎμÏ ï »\" من Î®Ï من · من \"CAM من \"من · ÎœÎ¿Î½Î¼Î¬Ï من\" من · من \"من ‰ من، من Ï € این است که من ± \"Î ± Ï ‰ من، من» »من\" من νών. ÎœÎσΠÎ'ικό من \"من · من، من ± ίσι Î¯Î½Î¿Î½Ï ± من\" من ± Πίσι ‰ من \"من» Î ± ϊκών ± Î¼Ï Î¹ÎºÎ¹ÏŽÎ½، من \"من ‰ Ï Î¿Î½Î¹Î Î¿ÎºÎ € οιών پایان، من\" من ... من ... من ... € Î¿ÎºÏŒÏƒÎ¼Î¿Ï من \"من من من Ï € νών من ... من Ï Î½Î¬Î¶Î¿Ï ... ν σÎ- polvihousut όμικΠ± Ï € Î ± ι σï ίÎ'Î ± Ï € ... Î¯ÏƒÏ Î¼Ï ... من \"من ± من\" من ± βά ¬ \"Î ± من\" من ‰ من، من ± من \"Î½Î¿Î¹ÎºÎ¹Î Ï € ... III» من ... من، من ξÎμÎ'ÏŽÏƒÎ¿Ï ... من من من من Î¾Î¯ÏƒÎ¿Ï Î¯ÏƒÎ¿Ï ... من من \"من، من € νιγΠ· I II، κά من من\" من ... من، من \" Ï ‰ من، من ± ονιΠνοικιΠκοÎμÏ € Ï € Î »من ÎκÎ'Î¿ÏƒÎ Î½Ï خدمات شهری ικών ± ¹ Î¹ÏƒÎ¼Î¬Ï \"من ‰ من، من\" من، من ± من \"Î®Ï Ï € Î ± من ... من\" οικίÎμÏ، ¹ \"من، ÎμÏƒÏ ‰ من \"من Ï Î®Ï ... من» Î ± من \"من ± ÎºÎ¿Î¹Î½ÏŒÏ من · من\" من ± € άνιÎ. ب κά ή ¹ من \"من Î¬Î³Ï من، من\" من · من، \"ÏƒÎ¹Î¼Ï € ˹éÒ ± من ... من\" من ... νόμοÏ. Î ± Ï € 회ì \"من» Î³Î¬Î¼Ï \"من ... من ÎšÎ¿Ï من من ± من، من ± Ï Î¼Î²Î¿Î Î¹Î¼Î¿ÎºÎ ± Î ± من\" Î¿Î½Î¯ÏƒÎ¿Ï ... ν Î ± من ... من \"من\" من · Î'ίÏΠιμοκΠΠ± Ï ... شلیک نیم £ ±: من \"من · من، من\" † من، من ... من »± Î من، من € Î ± σμÎνοÏ، این است که من ±\" άγΠ± Î »من من\" من \"ÏƒÎ¹Î³Î¬Ï Ï € Î ± من ... من ± Ï € νίσÎμιÏ، ή ÏƒÎ¹Î¼Î¿Ï Î ± Ï € Î ± νίσÎμιÏ، من \"من Ï €\" άι من \"من ± Ï † Î · من\" من · βόΠ»من\" من ± کنم من ‰ من \"من ± من، من όνοÏ. άÎ'Î ‰ من، من \"من μÎμγΠ± من\" من »من» Î ± Î¼Î²Î¿Î Î¯Î½Î¿Î½Ï ± Î · ίÎ'ιΠ± â € \"Î ± Ï € کنم من ± μÎνÎμι ½ σήμÎμÏ Î ± Ï € ÎμÎ½Î®Î½Ï \"Î ± Ï DOGEUR ± ¹\" E |: Î¼Î¹ÏƒÎ¿Ï € Î · من ‰ μÎνΠ· Î ± Ï Ï † γÎμι این است که من ± من، μόνο \"Î ± Ï Ï Î½Î¹ÏŽÏƒÎμι € ΠγμΠ± ±\" من νο من من ± Î · من من من من ... ± شلیک نیم است که من ± Ï € Î ± من \"من · من Î¹Îºî® € من\" من Î ± Ï \"پنی\" σή · من \"من · من، من † IOE من، ¬ ικό \"¬ìŠ¤ì-، من\" من · من ‰ من، من من من \"من Î ± من\" من \"ή · من.

مشاهده لینک اصلی
نوشته شده توسط Sarrazin در حالی که خدمت به پشت میله های زندان، این داستان نیمه زندگینامه به آن می گوید که آن پس از پریدن به آزادی از زندان شکستن مچ پا خود را و در کنار راه جولیان (که همچنین اتفاق می افتد در اجرا)، آنها سفر به زودی با هم و یک عاشقانه شروع می شود. این فرانسوی بسیار جذاب و جذاب بود و سبک خاصی را نیز مانند یک فیلم ژان لوک گدار نام برد. آلبرتین به طور غریزی در سال 1967 در سن 29 سالگی فوت کرد و هرگز نباید به پتانسیل واقعی او برسد.

مشاهده لینک اصلی
یک کتاب مانند یک فیلم توسط François Truffaut. پتی اسمیت معتقد است: \"او دارای یک سبک متمایز و پرطرفدار پوکر در بین شعر و رمان های جرم و جنایت است. @ بدون اینکه بسیاری از کلمات را از دست بدهد عالی است.

مشاهده لینک اصلی
وقتی آلبرتین سرازین را انتخاب کردم، آستراگال (1965) (1965)، پوشش به من گفت که این رمان مورد علاقه پتی اسمیت است. برای مرجع در آینده - هرگز از پتشی اسمیت برای توصیف کتاب بخواهید. بیوگرافی نویسنده بسیار جالب تر از کتابی است که او نوشت. سارافین دوران کودکی خشن داشت که منجر به جرم و مجازات شد. او این رمان را در حالی که در زندان بود و در سن 29 سالگی درگذشت، نوشت. استراگل یک اثر نیمه ایوبیوگرافی است که به دنبال آن، یک دختر 19 ساله ای است که از زندان فرار می کند. در طی فرار از زندان او از نظر جسمی استخوان مچ پا را از بین می برد (یا او به زبان فرانسه فرانسوی است، از این رو عنوان است)، بنابراین او کل کتاب را در حال اجرا می گذارد (یا به هر حال درهم ریختن). مشکل من با این رمان این است که آنقدر تحت تاثیر قرار گرفته است توسط nouvelle مبهم است که آن را تقریبا به عنوان تقلید در برخی از فصل می خواند. همان طور که در ادامه می خواندم تصمیم گرفتم رمان را به یک نوع چالش تبدیل کنم تا ببینم آیا می توانم خط مضحک ترین را پیدا کنم. دو برنده من هستند: â € ~ قبل از آمبولانس آمد، ما زمان برای ایجاد عشق و â € ~ جولین می کند bidet، توسط پاهای آهن خود، خارج از زیر غرق. ما سیگار خود را به آن می کشیم این رمان غیرقابل تحمل است این تکه هایی است که کف اتاق گودال گودارد را به نمایش گذاشته است - گلوله ای از آنا کارینا و رشته های فلسفی ژان سبرگ. و بدتر از همه خسته کننده است. اوه خیلی خسته کننده با گذشت زمان، این رمان را تمام کردم و از همه دلخوریها و پف کردهها و آهی کشیدم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب قوزک پا


 کتاب دایی وانیا
 کتاب قصه های تصویری از زهرالربیع _4
 کتاب قصه های تصویری از حدیقه الحقیقه _ ‏‫۱
 کتاب تروترو همیشه شاگرد اول میشه
 کتاب ترو می خواد تو برفا آب بپاشه به گل ها
 کتاب تروتروی بانمکه خوشحاله روز کودکه