آن شب نتوانستم بخوابم. در اتاق قوطی کبریتی دراز کشیدم و به سقف چشم دوختم و تلاش کردم با دقت تمام دو ماه گذشته را براساس آنچه اکنون می‌دانستم، بازسازی کنم. گویی همه‌چیز تغییر کرده بود، تکه‌تکه شده و در جای دیگر آرام گرفته بود، به قالبی تبدیل شده بود که من شناختی از آن نداشتم.
خرید کتاب من پیش از تو
جستجوی کتاب من پیش از تو در گودریدز
معرفی کتاب من پیش از تو از نگاه کاربران
به روز رسانی 2/20/17 - کاهش رتبه من از 4.99 ستاره به 4 دلیل، در حالی که من واقعا از این عاشقانه لذت بردم، پس از شنیدن این کتاب مضر برای افراد دارای معلولیت، من راحت قرار دادن رتبه بالاتر در این کتاب راحت نیست. داستان عالی بود، دوست داشتم Will \u0026 amp؛ رابطه لوئیزا، اما با مشکلات در اطلاعات پزشکی و اینکه چگونه داستان تلخ در درجه اول برای به دست آوردن لوئیس به کار می رود، احساسات من قطعا کمی تغییر کرده است بر روی این کتاب 4.99 ستاره به دلیل پایان من باعث تلخ xo
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** * این بازنگری شامل spoiler ها * بنابراین اجازه می دهد تا شروع، ما باید؟ اولین چیزی که شما باید بدانید آن بسیار نادر است که من یک کتاب یک ستاره را به عنوان یک عنوان، زیرا من معمولا می توانید چیزهای لذت بخش در مورد آن پیدا کنید. اما، این مورد در اینجا نیست. در این کتاب برای من هیچ مطلبی وجود نداشت. در حقیقت، در این کتاب مجموعهای از دو نقطه (و با نقاط به معنای خطوط منحصر به فرد) بود که در آن من واقعا به آنچه گفته شد علاقه داشتم. اولین بار بود که Treena گفت، \"اوه، به خاطر Christs، لو. برای یک بار در زندگی خود، فقط یک دست گرفتن @ (صفحه 347) و دوم زمانی بود که لوئیزا گفت، @ تصمیم من، مادر نیست. خواسته های آن، @ (صفحه 350). هر دوی این، من برای مدت طولانی کتاب فریاد زدم. به غیر از این دو خط، همه چیز در مورد این کتاب باعث می شود موهایم را پاره کنم. اول، اجازه دهید صحبت در مورد نوشتن. قبل از شروع خواندن، من تحت تاثیر قرار گرفتم که این کتاب دارای @ beautiful @ prose بود، زیرا این چیزی است که از افراد بی شماری شنیدم. آنچه که @ زیبا @ نوشتن را در نظر می گیرم (یعنی سیرک شب، آوا لاوندر، آری و دانته) نوعی نوشتاری است که از آن رونمایی می شود و به راحتی پی می برد. اما آنچه که من در این کتاب گرفتم جواهرات بود: من می توانستم چهره اش را تمام شب نگاه کنم. چشمانش چشمانش را در گوشه ها چشید. جایی که گردن او شانه هایش را جمع می کند @ (صفحه 265). @ جایی که گردن او شانه هایش را برداشته بود @ کسی به من توضیح دهد که این یعنی چه؟ در ضمن من چندین نفری را اضافه کردم که هیچ وقت نفس نمی کشیدم و نمی دانستم که من @ s را نگه داشته ام و می توانید اساسا خلاصه مقاله را بنویسید این کتاب. با وجود اینکه من خسته بودم، هیچ احساسی از من نداشت و من مجبور شدم خودم را از طریق هر فصل بکشم. شخصیت ها؟ همه آنها ناخوشایند بود. الاغ خجالتی، فریبنده و تلخ است که تا پایان عمر آرام و مودبانه، الاغ تلخ باقی می ماند. البته او همچنین غنی، خوش تیپ، خیره کننده، و ادبیات و تمام جنبه های @ high culture @ society را دوست دارد. دستور العمل مناسب برای قلب کلیشه ای شما. لویزیا یک زن 26 ساله است که هیچ انگیزه ای برای انجام کاری با زندگی اش ندارد تا زمانی که یک مرد وارد شود و ~ * ~ او را تغییر دهد ~ * ~ اوه و بعد، البته شما باید در یک تکه کوچک از تجاوز جنسی اضافه کنید شخصیت اصلی جالب تر است، زیرا شما می دانید که نمی توانید یک کتاب خوب بدون آن داشته باشید. اکنون اجازه دهید طرح قطعی غیر قابل تحمل را مطرح نماید. این کل کتاب بر اساس فرضیه مسخره استوار است که لوئیزا در حال تلاش برای پیدا کردن یک راه برای @ save @ Will با دادن یک دلیل برای زندگی است. اساسا 369 صفحه لوئیزا، یک فرد بدنساز است که تصمیم می گیرد که او وقتی می داند فرد معلول آماده مرگ است، می داند. فقط به @ یادگیری @ که او حق ندارد تصمیم گیری و hes فقط می خواهد به هر حال مرگ می کند. بنابراین شما یک کتاب خواندید که فقط یک پایان ممکن را دارد. اگر قرار بود این داستان درباره لوئیسا باشد، یادآوری کند که او اشتباه بود، خواننده باید با او یاد بگیرد؟ چون تو نیستی شما از همان ابتدا دقیقا بدانید که چگونه کتاب پایان می یابد. بحث در مورد پیش بینی همچنین من فقط مختصرا به ذکر است که در حالی که من فکر می کنم که تفسیر در مورد کمک به خودکشی پزشک است مهم است و موضوعی است که سزاوار بحث است، من فکر نمی کنم این بهترین یا سازنده ترین راه برای انجام آن باشد. به طور کلی من فکر می کنم که آن را به عنوان یک دستگاه رسم در یک کتاب که به عنوان یک رمان عاشقانه به فروش می رسد آسیب بیشتر از خوب است. آیا منتظر نظرات من در مورد توانایی بودی؟ بفرمایید. اولا، به عنوان یک فرد سالم، من محل من را می دانم و نمی خواهم از طرف کسی حرف بزنم و یا وانمود کنم که در مورد مسئله بیشتر از من بدانم. این گفته می شود که من هنوز این کتاب را برای موضوعاتی که امیدوار کننده آن را حفظ می کند، می خوانم. کل پیام این کتاب این است که مهم نیست چه کسی طول می کشد برای شما، چقدر عشق، ثروت و یا حمایت از شما، زندگی یک زندگی معلول زندگی می کند بسیار غیر قابل تحمل است که تنها چیزی که باید انجام دهید این است که خودتان را بکشید. با آن چیزی که می خواهید انجام دهید، اما هیچ چیز در مورد این پیام درست نیست و یا در چشم من درست است. اما دوباره، من فقط از نظر من صحبت می کنند. بنابراین در اینجا چندین پیوند به مقالاتی است که توسط افراد معلول نوشته شده است در مورد افکار خود درباره توانایی در این کتاب: http://www.dominickevans.com/2016/02/...https://crippledscholar.wordpress.com. .. تنها چیزی که در مورد این کتاب بود که مرا گریه می کرد، این بود که چطور دردناک بود که خواندن را ادامه دهم. من کتاب های DNF را هرگز ندیده ام، با این حال من خیلی نزدیک به قرار دادن این یکی بود. اما من فقط نمی توانستم این کار را انجام دهم، زیرا می خواستم در مورد تمام آن صحبت کنم. خب! حالا شما مالک آن هستید. تمام افکار من در مورد این کتاب بسیار محبوب و دوست داشتنی است. خیلی برای رفتن به دیدن فیلم.
مشاهده لینک اصلی
â € œYou تنها یک زندگی را دریافت کنید. در واقع وظیفه شما این است که آن را به اندازه کافی که ممکن است زندگی کنید. »شروع کنید تا این بررسی را شروع کنید و بگویید اگر بخواهید قلب خود را از قفسه سینه پاره کنید و به قطعات کوچک ریز خرد کنید، این کتاب را نخواهید گرفت. من نگاه کردم مردم می گویند @ اکنون این یک کتاب @ است، و تصور می شد آن را بسیار تحریک آمیز بود. NO، NO این فقط یک عذر بزرگ بود. اگر شما در لیست های خوب به دنبال من هستید، از همه می دانید که همه این ماه فقط من فقط (به طور عمده فقط) خواندن کتاب هایی را برای من از دوستان در اینجا می خواندم. من قبل از شما حداقل ده بار به من پیشنهاد شد من قبل از شما یک داستان پیرامون دو شخصیت اصلی، ویل تینور و لو کلارک است. لو فقط متوسط است. او به سختی از طریق زندگی شناور است. کار طولانی مدت، یک دوست پسر ثابت، و فقط طعم فوق العاده بالا در لباس. آیا تینور یک مرد کسب و کار موفقیت آمیز بود؟ پیوسته در حال سفر، فعال بودن، و لذت بردن از زندگی خود در حد متوسط است. این همه زمانی تغییر می کند که لو از کار بیرون برود و Will در یک حادثه بزرگ است و او را یک چهارچوب می گذارد. پس از این حوادث اتفاق می افتد بیش از حد احتمال دارد فکر همان چیزی که من فکر کردم،Wow من می دانم دقیقا جایی که این داستان کلیسا رفتن به @، و درست مثل من بیش از احتمالا اشتباه است. در حال مبارزه با آنچه و چه کسی او می خواهد در 26 سالگی او هیچ اهمیتی در زندگی ندارد. او خود را در یک مرکز شغلی پیدا می کند که به او فرصتی می دهد تا به نوعی مراقب Will باشد. تعریف یک انسان شکسته است. پس از گذشت دو سال از عدم کنترل زندگی خود، او امیدوار است. بعد از یک پیچ و تاب تکان دهنده، لو تصمیم دارد که او را خوشحال کند و مصمم است که او را دوباره زنده نگه دارد. همانطور که آنها تصمیم گرفتند برای سفر و بیشترین وقت خود را از احساسات خود برای تغییر هر یک از دیگران و تبدیل شدن به چیزی فراتر از دوستی. \"همه می توانم بگویم این است که شما را من ... شما را به کسی که نمی توانم حتی تصور کنید. شما حتی وقتی که شما خیلی خوشحال شدید، خوشحال میشوید. من ترجیح می دهم با شما باشم - حتی شما که به نظر می رسید فکر می کنید کاهش یافته است - نسبت به هر کس دیگری در جهان. \"طرح این داستان شروع به کند کند. وقتی بیش از 150 صفحه در آن بودم نگران شدم و کتاب هنوز همان سرعت داشت. بعد از نزدیک شدن به پایان، متوجه شدم که چرا اینطور بود. این داستان به چیزی شگفت انگیز می افزاید. من آرزو می کنم که من بتوانم کلمه ای بهتر و صریح تر از @ amazing @ بنویسم، اما من فکر نمی کنم که آنها یک کلمه را اختراع کرده اند تا پایان داستان را توصیف کنند. پایان این کتاب مرا در روی زمین گذاشت و چشم هایم را برداشت. شوخی نمی کنید ... در یک نقطه من به حمام رفتم تا بافت بگیرم و فقط بر روی صندلی نشستم و گریه کردم.
مشاهده لینک اصلی
فقط دوباره خواند و تمام آنچه را که باید بگویم این است که همه باید این کتاب را بخوانند ... هر کس باید این کتاب را بخواند !!! هنوز مانند یک کودک گریه کرد، اما من آن را دوست دارم! قبل از شروع این کتاب ... آماده باشید که گریه کنید. شما اشک های شاد و اشک های غمگین خواهید گریه کرد. شما لبخند می زنید، می خندید، ویران می شود، گریه زشت، و اگر شما مانند من - شما سفر سفر این کتاب را در زمان شما را دوست دارم. این یک داستان از دو نفر است که با شانس یکدیگر را ملاقات می کنند و هرگز دیگران را برای همیشه زندگی نمی کنند. لو خواهد شد فعال شود. او موفق به موفقیت شد. او از چیزهای زیادی استفاده کرد. دو سال پیش همه چیز برای او تغییر کرد. در حال حاضر، او در صندلی چرخدار گیر کرده است. او quadriplegic است و بدون امید واقعی در بهبود است. او احساس می کند به دام افتاده است او فقط می خواهد راه دیگری بیابد. لو فقط کار خود را به عنوان یک پیشخدمت انجام داده و به دنبال کار است. او با والدین، پدربزرگ، خواهر و برادرزاده خود در خانه زندگی می کند و بر او حساب می شود. پس از چند تلاش شکست خورده در شغل های تصادفی، او به عنوان مراقبین در نظر گرفته می شود. مادر وی به دنبال کسی است که ارواح وی را بلند کند. او فکر می کند لو درست است برای این کار. او برای کمک به بیرون از خانه و برای شش ماه همراهش می شود. چند هفته اول لو برای ویل، دشوار است. او بر او آسان نیست. اما در نهایت، آنها را کلیک کنید. لو شروع به واقعا مانند ویلی، و بسیار با شغل او خوشحال است. تا زمانی که او مکالمه نداشته باشد. او متوجه می شود که (نمایش اسپویلر) [آیا طرح دارد. او 6 ماه به والدین خود پرداخت، سپس او را به طور جدی به سوئیس می برد. (پنهان کردن اسپویلر)] لو با این اطلاعات خوشحال نیست او می خواهد به ترک، اما به جای آن، تصمیم می گیرد تا در مورد آن کاری انجام دهیم ... لو تلاش می کند تا انواع فعالیت ها را تشویق کند و او را به زندگی تبدیل کند. بعضی ها موفق هستند، بعضی ها نیستند من این را دوست داشتم لو قلب و روح خود را به کمک Will کمک می کند. او انواع سفرها و چیزهایی را که برای آنها انجام می داد برنامه ریزی کرد. مسابقه اسب به من خنده داد، من همه ایده ها و شور و شوق خود را دوست داشتم. به نظر می رسید که شروع به کمک کرد. او حتی می خواهد برای رفتن به یک کنسرت. â € ~ من فقط. . . می خواهم مردی باشم که با یک دختر در یک لباس قرمز به یک کنسرت برگشته است. فقط برای چند دقیقه بیشتر ... و به یک عروسی ... (مشاهده اسپویلر) [همانطور که crappy به عنوان آن بود که Wills Ex با ازدواج با دوست خود، من عروسی را دوست داشتم. دیدن خوشحال بود و رقص Will و Lou - یکی از بخش های مورد علاقه من بود. واقعا، من فکر می کنم این لحظه ای است که او واقعا شروع به فروتنی با Will کرده است. (پنهان کردن اسپویلر)] Will و Lou حتی با هم تاتو می کنند. احساسات Louie نسبت به Will شروع به رشد کرد. برای لو اهمیت خواهد داد او همیشه او را تشویق می کند که از منطقه راحتی خود بیرون رود و زندگی کند. همانطور که شش ماه به پایان می رسید، بیمار خواهد شد. یک مورد بد پنومونی، آخرین ماجراجویی بزرگ را انجام دادند. اما لو با طرح جدیدی روبرو شد. او و ویل و مراقب مراقبت دیگر او به اقیانوس رفت. در آنجا، او تصمیم گرفت به او احساس واقعی خود را برای او بگویید. â € œall من می توانم بگویم این است که شما من را ... شما من را به کسی که حتی نمی توانم تصور. تو حتی من را خوشحال می کنی، حتی زمانی که تو افتضاح هستی. من ترجیح می دهم با شما باشد - حتی شما که به نظر می رسید فکر می کنید کاهش یافته است - نسبت به هر کس دیگری در جهان. \"من به طور خلاصه فکر کردم، که من هرگز احساس همانطور که در آن لحظه به شدت به دنیا متصل بودم، به یک انسان دیگر، که در آن لحظه به کار خود ادامه دادم. »لو در عشق با وی در حال سقوط است. اما کافی است .... واکنش وی به این قلب من را شکست ... (مشاهده اسپویلر) [«من نمی توانم این کار را انجام دهم زیرا نمی توانم ... من نمی توانم مردی هستم که می خواهم با تو باشم. و این بدین معناست که این فقط این ... می شود یادآوری دیگری از آنچه من نمی کنم. (پنهان کردن اسپویلر)] @ این بهترین شش ماه تمام زندگی من بوده است. @ @ خیلی ضعیف، کلارک، من هم . @ خوب ... نمیتونم بگم چقدر این کتاب را دوست داشتم! این باعث شد من فکر کنم، آن را به من سوالات را مطرح کرد، من احساس کردم. نقاطی به انتهای جایی که من بودم ... وجود داشت ... و زمانی که همه چیز تمام شد ... اما من تمام روز را صرف فکر کردن درباره این موضوع کردم و باید بگویم، همانطور که من ندیدم عاشق پایان در حالی که خواندن، من آن را دریافت کنید. (مشاهده اسپویلر) [من می خواستم می خواستم زندگی کنم. اما در نهایت، انتخاب او بود. من آن را دوست نداشتم، اما آن را فهمیدم. دلم برای لو لج شد (پنهان کردن اسپویلر)] هر دو این شخصیت های اصلی قلب شما را لمس می کنند. این یکی از آن کتابهایی است که با من باقی خواهد ماند. یکی از داستان های عاطفی من که تا به حال خوانده ام اما یکی از زیباترین هاست. آیا این یکی را برای همه توصیه می کند !!!
مشاهده لینک اصلی
4.5 ... چشمانم از گریه های گریزان است.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب من پیش از تو
خرید کتاب من پیش از تو
جستجوی کتاب من پیش از تو در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** * این بازنگری شامل spoiler ها * بنابراین اجازه می دهد تا شروع، ما باید؟ اولین چیزی که شما باید بدانید آن بسیار نادر است که من یک کتاب یک ستاره را به عنوان یک عنوان، زیرا من معمولا می توانید چیزهای لذت بخش در مورد آن پیدا کنید. اما، این مورد در اینجا نیست. در این کتاب برای من هیچ مطلبی وجود نداشت. در حقیقت، در این کتاب مجموعهای از دو نقطه (و با نقاط به معنای خطوط منحصر به فرد) بود که در آن من واقعا به آنچه گفته شد علاقه داشتم. اولین بار بود که Treena گفت، \"اوه، به خاطر Christs، لو. برای یک بار در زندگی خود، فقط یک دست گرفتن @ (صفحه 347) و دوم زمانی بود که لوئیزا گفت، @ تصمیم من، مادر نیست. خواسته های آن، @ (صفحه 350). هر دوی این، من برای مدت طولانی کتاب فریاد زدم. به غیر از این دو خط، همه چیز در مورد این کتاب باعث می شود موهایم را پاره کنم. اول، اجازه دهید صحبت در مورد نوشتن. قبل از شروع خواندن، من تحت تاثیر قرار گرفتم که این کتاب دارای @ beautiful @ prose بود، زیرا این چیزی است که از افراد بی شماری شنیدم. آنچه که @ زیبا @ نوشتن را در نظر می گیرم (یعنی سیرک شب، آوا لاوندر، آری و دانته) نوعی نوشتاری است که از آن رونمایی می شود و به راحتی پی می برد. اما آنچه که من در این کتاب گرفتم جواهرات بود: من می توانستم چهره اش را تمام شب نگاه کنم. چشمانش چشمانش را در گوشه ها چشید. جایی که گردن او شانه هایش را جمع می کند @ (صفحه 265). @ جایی که گردن او شانه هایش را برداشته بود @ کسی به من توضیح دهد که این یعنی چه؟ در ضمن من چندین نفری را اضافه کردم که هیچ وقت نفس نمی کشیدم و نمی دانستم که من @ s را نگه داشته ام و می توانید اساسا خلاصه مقاله را بنویسید این کتاب. با وجود اینکه من خسته بودم، هیچ احساسی از من نداشت و من مجبور شدم خودم را از طریق هر فصل بکشم. شخصیت ها؟ همه آنها ناخوشایند بود. الاغ خجالتی، فریبنده و تلخ است که تا پایان عمر آرام و مودبانه، الاغ تلخ باقی می ماند. البته او همچنین غنی، خوش تیپ، خیره کننده، و ادبیات و تمام جنبه های @ high culture @ society را دوست دارد. دستور العمل مناسب برای قلب کلیشه ای شما. لویزیا یک زن 26 ساله است که هیچ انگیزه ای برای انجام کاری با زندگی اش ندارد تا زمانی که یک مرد وارد شود و ~ * ~ او را تغییر دهد ~ * ~ اوه و بعد، البته شما باید در یک تکه کوچک از تجاوز جنسی اضافه کنید شخصیت اصلی جالب تر است، زیرا شما می دانید که نمی توانید یک کتاب خوب بدون آن داشته باشید. اکنون اجازه دهید طرح قطعی غیر قابل تحمل را مطرح نماید. این کل کتاب بر اساس فرضیه مسخره استوار است که لوئیزا در حال تلاش برای پیدا کردن یک راه برای @ save @ Will با دادن یک دلیل برای زندگی است. اساسا 369 صفحه لوئیزا، یک فرد بدنساز است که تصمیم می گیرد که او وقتی می داند فرد معلول آماده مرگ است، می داند. فقط به @ یادگیری @ که او حق ندارد تصمیم گیری و hes فقط می خواهد به هر حال مرگ می کند. بنابراین شما یک کتاب خواندید که فقط یک پایان ممکن را دارد. اگر قرار بود این داستان درباره لوئیسا باشد، یادآوری کند که او اشتباه بود، خواننده باید با او یاد بگیرد؟ چون تو نیستی شما از همان ابتدا دقیقا بدانید که چگونه کتاب پایان می یابد. بحث در مورد پیش بینی همچنین من فقط مختصرا به ذکر است که در حالی که من فکر می کنم که تفسیر در مورد کمک به خودکشی پزشک است مهم است و موضوعی است که سزاوار بحث است، من فکر نمی کنم این بهترین یا سازنده ترین راه برای انجام آن باشد. به طور کلی من فکر می کنم که آن را به عنوان یک دستگاه رسم در یک کتاب که به عنوان یک رمان عاشقانه به فروش می رسد آسیب بیشتر از خوب است. آیا منتظر نظرات من در مورد توانایی بودی؟ بفرمایید. اولا، به عنوان یک فرد سالم، من محل من را می دانم و نمی خواهم از طرف کسی حرف بزنم و یا وانمود کنم که در مورد مسئله بیشتر از من بدانم. این گفته می شود که من هنوز این کتاب را برای موضوعاتی که امیدوار کننده آن را حفظ می کند، می خوانم. کل پیام این کتاب این است که مهم نیست چه کسی طول می کشد برای شما، چقدر عشق، ثروت و یا حمایت از شما، زندگی یک زندگی معلول زندگی می کند بسیار غیر قابل تحمل است که تنها چیزی که باید انجام دهید این است که خودتان را بکشید. با آن چیزی که می خواهید انجام دهید، اما هیچ چیز در مورد این پیام درست نیست و یا در چشم من درست است. اما دوباره، من فقط از نظر من صحبت می کنند. بنابراین در اینجا چندین پیوند به مقالاتی است که توسط افراد معلول نوشته شده است در مورد افکار خود درباره توانایی در این کتاب: http://www.dominickevans.com/2016/02/...https://crippledscholar.wordpress.com. .. تنها چیزی که در مورد این کتاب بود که مرا گریه می کرد، این بود که چطور دردناک بود که خواندن را ادامه دهم. من کتاب های DNF را هرگز ندیده ام، با این حال من خیلی نزدیک به قرار دادن این یکی بود. اما من فقط نمی توانستم این کار را انجام دهم، زیرا می خواستم در مورد تمام آن صحبت کنم. خب! حالا شما مالک آن هستید. تمام افکار من در مورد این کتاب بسیار محبوب و دوست داشتنی است. خیلی برای رفتن به دیدن فیلم.
مشاهده لینک اصلی
â € œYou تنها یک زندگی را دریافت کنید. در واقع وظیفه شما این است که آن را به اندازه کافی که ممکن است زندگی کنید. »شروع کنید تا این بررسی را شروع کنید و بگویید اگر بخواهید قلب خود را از قفسه سینه پاره کنید و به قطعات کوچک ریز خرد کنید، این کتاب را نخواهید گرفت. من نگاه کردم مردم می گویند @ اکنون این یک کتاب @ است، و تصور می شد آن را بسیار تحریک آمیز بود. NO، NO این فقط یک عذر بزرگ بود. اگر شما در لیست های خوب به دنبال من هستید، از همه می دانید که همه این ماه فقط من فقط (به طور عمده فقط) خواندن کتاب هایی را برای من از دوستان در اینجا می خواندم. من قبل از شما حداقل ده بار به من پیشنهاد شد من قبل از شما یک داستان پیرامون دو شخصیت اصلی، ویل تینور و لو کلارک است. لو فقط متوسط است. او به سختی از طریق زندگی شناور است. کار طولانی مدت، یک دوست پسر ثابت، و فقط طعم فوق العاده بالا در لباس. آیا تینور یک مرد کسب و کار موفقیت آمیز بود؟ پیوسته در حال سفر، فعال بودن، و لذت بردن از زندگی خود در حد متوسط است. این همه زمانی تغییر می کند که لو از کار بیرون برود و Will در یک حادثه بزرگ است و او را یک چهارچوب می گذارد. پس از این حوادث اتفاق می افتد بیش از حد احتمال دارد فکر همان چیزی که من فکر کردم،Wow من می دانم دقیقا جایی که این داستان کلیسا رفتن به @، و درست مثل من بیش از احتمالا اشتباه است. در حال مبارزه با آنچه و چه کسی او می خواهد در 26 سالگی او هیچ اهمیتی در زندگی ندارد. او خود را در یک مرکز شغلی پیدا می کند که به او فرصتی می دهد تا به نوعی مراقب Will باشد. تعریف یک انسان شکسته است. پس از گذشت دو سال از عدم کنترل زندگی خود، او امیدوار است. بعد از یک پیچ و تاب تکان دهنده، لو تصمیم دارد که او را خوشحال کند و مصمم است که او را دوباره زنده نگه دارد. همانطور که آنها تصمیم گرفتند برای سفر و بیشترین وقت خود را از احساسات خود برای تغییر هر یک از دیگران و تبدیل شدن به چیزی فراتر از دوستی. \"همه می توانم بگویم این است که شما را من ... شما را به کسی که نمی توانم حتی تصور کنید. شما حتی وقتی که شما خیلی خوشحال شدید، خوشحال میشوید. من ترجیح می دهم با شما باشم - حتی شما که به نظر می رسید فکر می کنید کاهش یافته است - نسبت به هر کس دیگری در جهان. \"طرح این داستان شروع به کند کند. وقتی بیش از 150 صفحه در آن بودم نگران شدم و کتاب هنوز همان سرعت داشت. بعد از نزدیک شدن به پایان، متوجه شدم که چرا اینطور بود. این داستان به چیزی شگفت انگیز می افزاید. من آرزو می کنم که من بتوانم کلمه ای بهتر و صریح تر از @ amazing @ بنویسم، اما من فکر نمی کنم که آنها یک کلمه را اختراع کرده اند تا پایان داستان را توصیف کنند. پایان این کتاب مرا در روی زمین گذاشت و چشم هایم را برداشت. شوخی نمی کنید ... در یک نقطه من به حمام رفتم تا بافت بگیرم و فقط بر روی صندلی نشستم و گریه کردم.
مشاهده لینک اصلی
فقط دوباره خواند و تمام آنچه را که باید بگویم این است که همه باید این کتاب را بخوانند ... هر کس باید این کتاب را بخواند !!! هنوز مانند یک کودک گریه کرد، اما من آن را دوست دارم! قبل از شروع این کتاب ... آماده باشید که گریه کنید. شما اشک های شاد و اشک های غمگین خواهید گریه کرد. شما لبخند می زنید، می خندید، ویران می شود، گریه زشت، و اگر شما مانند من - شما سفر سفر این کتاب را در زمان شما را دوست دارم. این یک داستان از دو نفر است که با شانس یکدیگر را ملاقات می کنند و هرگز دیگران را برای همیشه زندگی نمی کنند. لو خواهد شد فعال شود. او موفق به موفقیت شد. او از چیزهای زیادی استفاده کرد. دو سال پیش همه چیز برای او تغییر کرد. در حال حاضر، او در صندلی چرخدار گیر کرده است. او quadriplegic است و بدون امید واقعی در بهبود است. او احساس می کند به دام افتاده است او فقط می خواهد راه دیگری بیابد. لو فقط کار خود را به عنوان یک پیشخدمت انجام داده و به دنبال کار است. او با والدین، پدربزرگ، خواهر و برادرزاده خود در خانه زندگی می کند و بر او حساب می شود. پس از چند تلاش شکست خورده در شغل های تصادفی، او به عنوان مراقبین در نظر گرفته می شود. مادر وی به دنبال کسی است که ارواح وی را بلند کند. او فکر می کند لو درست است برای این کار. او برای کمک به بیرون از خانه و برای شش ماه همراهش می شود. چند هفته اول لو برای ویل، دشوار است. او بر او آسان نیست. اما در نهایت، آنها را کلیک کنید. لو شروع به واقعا مانند ویلی، و بسیار با شغل او خوشحال است. تا زمانی که او مکالمه نداشته باشد. او متوجه می شود که (نمایش اسپویلر) [آیا طرح دارد. او 6 ماه به والدین خود پرداخت، سپس او را به طور جدی به سوئیس می برد. (پنهان کردن اسپویلر)] لو با این اطلاعات خوشحال نیست او می خواهد به ترک، اما به جای آن، تصمیم می گیرد تا در مورد آن کاری انجام دهیم ... لو تلاش می کند تا انواع فعالیت ها را تشویق کند و او را به زندگی تبدیل کند. بعضی ها موفق هستند، بعضی ها نیستند من این را دوست داشتم لو قلب و روح خود را به کمک Will کمک می کند. او انواع سفرها و چیزهایی را که برای آنها انجام می داد برنامه ریزی کرد. مسابقه اسب به من خنده داد، من همه ایده ها و شور و شوق خود را دوست داشتم. به نظر می رسید که شروع به کمک کرد. او حتی می خواهد برای رفتن به یک کنسرت. â € ~ من فقط. . . می خواهم مردی باشم که با یک دختر در یک لباس قرمز به یک کنسرت برگشته است. فقط برای چند دقیقه بیشتر ... و به یک عروسی ... (مشاهده اسپویلر) [همانطور که crappy به عنوان آن بود که Wills Ex با ازدواج با دوست خود، من عروسی را دوست داشتم. دیدن خوشحال بود و رقص Will و Lou - یکی از بخش های مورد علاقه من بود. واقعا، من فکر می کنم این لحظه ای است که او واقعا شروع به فروتنی با Will کرده است. (پنهان کردن اسپویلر)] Will و Lou حتی با هم تاتو می کنند. احساسات Louie نسبت به Will شروع به رشد کرد. برای لو اهمیت خواهد داد او همیشه او را تشویق می کند که از منطقه راحتی خود بیرون رود و زندگی کند. همانطور که شش ماه به پایان می رسید، بیمار خواهد شد. یک مورد بد پنومونی، آخرین ماجراجویی بزرگ را انجام دادند. اما لو با طرح جدیدی روبرو شد. او و ویل و مراقب مراقبت دیگر او به اقیانوس رفت. در آنجا، او تصمیم گرفت به او احساس واقعی خود را برای او بگویید. â € œall من می توانم بگویم این است که شما من را ... شما من را به کسی که حتی نمی توانم تصور. تو حتی من را خوشحال می کنی، حتی زمانی که تو افتضاح هستی. من ترجیح می دهم با شما باشد - حتی شما که به نظر می رسید فکر می کنید کاهش یافته است - نسبت به هر کس دیگری در جهان. \"من به طور خلاصه فکر کردم، که من هرگز احساس همانطور که در آن لحظه به شدت به دنیا متصل بودم، به یک انسان دیگر، که در آن لحظه به کار خود ادامه دادم. »لو در عشق با وی در حال سقوط است. اما کافی است .... واکنش وی به این قلب من را شکست ... (مشاهده اسپویلر) [«من نمی توانم این کار را انجام دهم زیرا نمی توانم ... من نمی توانم مردی هستم که می خواهم با تو باشم. و این بدین معناست که این فقط این ... می شود یادآوری دیگری از آنچه من نمی کنم. (پنهان کردن اسپویلر)] @ این بهترین شش ماه تمام زندگی من بوده است. @ @ خیلی ضعیف، کلارک، من هم . @ خوب ... نمیتونم بگم چقدر این کتاب را دوست داشتم! این باعث شد من فکر کنم، آن را به من سوالات را مطرح کرد، من احساس کردم. نقاطی به انتهای جایی که من بودم ... وجود داشت ... و زمانی که همه چیز تمام شد ... اما من تمام روز را صرف فکر کردن درباره این موضوع کردم و باید بگویم، همانطور که من ندیدم عاشق پایان در حالی که خواندن، من آن را دریافت کنید. (مشاهده اسپویلر) [من می خواستم می خواستم زندگی کنم. اما در نهایت، انتخاب او بود. من آن را دوست نداشتم، اما آن را فهمیدم. دلم برای لو لج شد (پنهان کردن اسپویلر)] هر دو این شخصیت های اصلی قلب شما را لمس می کنند. این یکی از آن کتابهایی است که با من باقی خواهد ماند. یکی از داستان های عاطفی من که تا به حال خوانده ام اما یکی از زیباترین هاست. آیا این یکی را برای همه توصیه می کند !!!
مشاهده لینک اصلی
4.5 ... چشمانم از گریه های گریزان است.
مشاهده لینک اصلی