کتاب نان سال های جوانی

اثر هاینریش بل از انتشارات نشر چشمه - مترجم: محمد اسماعیل زاده-ادبیات اقتباسی

این کتاب شرح مشقت‌های راوی است در دوران جوانی برای کسب درآمد و نان درآوردن. داستانِ مربوط به سال‌های قحطی و گرسنگی است. سال‌هایی که «فندریش» جوان به «نان» فکر می‌کند و از واژه‌ی «مناسب و ارزان» متنفر است. او که مدام ، به شکلی بیمارگونه در حال وصف گرسنگی خویش است دختری از آشنایانش را می‌بیند که به شهر آمده تا معلم شود. «بل» می‌کوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند.


خرید کتاب نان سال های جوانی
جستجوی کتاب نان سال های جوانی در گودریدز

معرفی کتاب نان سال های جوانی از نگاه کاربران
نان سالهای جوانی را که می خواندم هر لحظه احساس می کردم آقای فندریش هستم که باید برود و ماشین لباسشویی زن گریان در خیابان را تعمیر کند و برود اولا را ببیند و به بگوید که نمی تواند با او ازدواج کند و همه اش فکر گذشته ای را بکند که به خاطر یک قرص نان از آقای ویک وبر -صاحب کارش- دزدی کرده بود و همه فکرها را زمانی که به در خانه هدویگ زل زده بود به سرش راه دهد...
خیلی همراهش شدم بعد از مدت ها...

مشاهده لینک اصلی
پسری جوان در سن ۱۶ سالگی مدرسه را پس از بار ها کلاس چهارم را افتادن کنار گذاشت و به شهر رفت تا حرفه ای را در پیش بگیرد. پدر او که با فکس رابطه خوبی نداشت تنها دو بار برای او فکس ارسال کرد: یک بار زمانی که خبر فوت همسرش را به پسرش میخواست بدهد و باری دیگر زمانی که دو پایش در تصادفی ( اگه اشتباه نکنم) شکسته بود. این بار نیز نامه ای دریافت کرد که در آن خبر یاداوری زمان رسیدن قطار دختر همکار پدرش آمده بود. دخترک برای معلم شدن به شهر می آید که ...

نظر من: کتاب خاصی نبود :/

مشاهده لینک اصلی
محزون و انسانی ترین، تو به من در جاده ها، هاینریش تعیین می کنند، و من هنوز در همان جاده است. متشکرم. دوستت دارم.

مشاهده لینک اصلی
HTTP: //sensemania.blogspot.com/2010/0 ...

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** داستان خشن در آلمان بعد از جنگ \"این کتاب این تصور را در این آخر هفته گرفت که برای اولین بار در سنین من متوجه شدم که خودم از لحظه های لحظه ای استفاده می کنم تا از آخرین لحظات شسته شدن صفحه نیز خوانده شده است. بخشی از این جذابیت ممکن است ناشی از حرکت من به آلمان در حدود هفت سال پیش همراه با همه چیز باشد. به هر حال، من کشف قدردانی از کار هاینریش Bölls است. عصاره است که چیزی از عطر و طعم روایت است و سطح آلمانی آلمانی استفاده می کند در این کتاب استفاده کنید. \"Ive آن را تحت یک spoiler، اما شما می توانید آن را بدون ترس از فساد فاجعه :) میر شین اممر، به عنوان مثال، به نظر می رسد که جرج زیمرر، فون دنین به عنوان یک گیتس شناخته می شود، به همین ترتیب، جنگ های مبهم، فیرر مولر تاچر به سرعت در حال حرکت به سوی در Innenstadt در Einem Haus، wo ich die Maschinen eine Waschsalons zu überwachen habe: ich prüfe Gummiteile auf ihre Haltbarkeit، erneuere Leitungen، bevor sie durchschließen، befestige Schrauben، bevor sie sich ganz lockern. در اینجا Innenstadt، Diese Viertel، در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های دنیا شناخته می شود و در حال حاضر به عنوان یک شرکت معتبر شناخته می شود که در حال حاضر در حال ساخت است و در حال حاضر در حال ساخت آن است، در حالی که این شرکت در حال توسعه می باشد. ؛ Erfen der Ernst von Ernst und Ernst von Ernst von Ernen Erben und Ernst von Ernst von Ernst von Ernst von Ernst von Ernst von Ernst von Ernst. ihres jüngsten Sohnes suchen.

مشاهده لینک اصلی
Heinrich Böll. دوشنبه در زندگی والتر فندریک وجود دارد نویسندگان که هرگز نباید ما را ترک کنند. چند و هر شخصی. آنها ممکن است واضح ترین و اغلب در گوشه ای از کتابخانه ما نیستند، فراموش شده و نه خیلی در حال حاضر. سال ها گذشت و یک روز آنها برگشتند. ما خاطرات خوبی از آنها داشتیم و آنها برگشتند. هاینریش بول یکی بود. اگر چه اکنون بسیار شیک نیست، زیرا آخرین آن نیست و به این دلیل است که چیزهایی را که به نظر می رسد خیلی زود (زمانی که هیچ چیز نزدیک تر نیست) صحبت کرد. و پس از آن او نمی تواند چیزی بگوید، سرفصل ها را منتشر کند، خشم احمقانه را بالا ببرد (همانطور که شاعر برتر او، گونتر گراس). برای شناختن او باید کتابهایش را بخوانیم. رمان های او، داستان های او، مقالات او، مصاحبه هایش، مجلات سفرش. بیش از حد نه، ما نباید هرگز بخوانیم که Heinrich Böll را بخوانیم. نان سال های جوان، یک کار کوتاه است. کار یک روز. یک روز در زندگی والتر Fendrich جوان. یکشنبه دوشنبه والتر فندریچ الکتریک است. او ماشین های شستشوی و چیزهای دیگر را تعمیر می کند و ذهن خود را فراموش نمی کند. اما با ورود هدیوج، دختر همکار معلم پدرش، همه چیز تغییر خواهد کرد. او آشکار خواهد شد عشق او چیزی آشکار و فوری خواهد بود که برای کشف سایر دنیاهای ممکن (هرچند نامشخص) نیازی به بیشتر شدن ندارد. او را سقوط خواهد کرد، بیش از حد به سختی ساخته شده است. پس از هفت سال در شهر و زمانی که همه چیز می تواند به خوبی برود، فکر می کند که هیچ چیز او واقعا ارزش ندارد و او از کار او و آنچه که او را احاطه کرده است متنفر است. هفت سال پیش او پدرش را داشت (و هنوز او دور است، همیشه منتظر آمدن و دیدن او است) و گرسنگی. گرسنگی با نان تعطیل شده است. نان واحد خود است، واحد که برای اندازه گیری سال های جوان خود و فاصله با آنها. برای او همه چیز است. نه تنها آن چیزی که قادر به پایان دادن به آن گرسنگی آن زمان بود، بلکه کلیدی برای خاطراتش بود، چون پدر و همسرش با هم رفتند تا نان گرم نان را همچون یک موجود زنده بیاورند. پدرش. شاید تنها فرد افتخاری که او می داند. Frágil، حتی قادر به گرسنگی بیش از او در آن پس از جنگ بود که Fendrich جوان فراموش نمی کند. Heinrich Böll (آن را بارها تکرار شده است) وجدان یک آلمان است که تنها سعی کرد بدون فراموش کردن فراموش نکنید نتایج بسیار زیاد ممکن است فکر کنیم که آنها با اشتباهات خود عذاب می کشند، اما نه، آنها از گرسنگی شان عذاب می کشند، در حالی که کسانی که هیچ وقت قبل از آن، در طی یا پس از جنگ هیچ وقت عذاب نمی شدند، پول خود را ادامه دادند. به دنبال راهی دیگر چیزی نبود. نوشتنش شهادت یک نگاه نفوذی است، و برقگرش مانند این دلقک تنها می تواند امیدوار باشد که لحظه ای بیافتد وقتی که همه چیز با وزن خود در یک زندگی که در آن هیچ چیز یا کمی نان از سال های جوان، زیبایی چیزهایی را که خداحافظی می کند (والتر جوانانش، هدیوج روستا) و نزاکت نااطمینی از آنچه که می آید (یک رمز و راز، شکسته تمام زنجیره های نامرئی، کسانی که نخ هایی که در اطراف بدن قهرمان قرار می گیرند). پس از همه روش بسیار ساده است. به دستان مردم نگاه کنید و فکر کنید اگر آنها زمانی که به آن نیاز داشتند، یک نانوایی نان داده بودند. هنگامی که گرسنگی ما بیشتر از خودمان بود و نان ارزشش را تا آنجا که ارزشمند بود ارزشمند می دانست. و زمان گذشت یا تغییر نکرد. گرسنگی ما به روش دیگری نامیده شد و نان ما چیز دیگری بود. برای Dà © تور نوشته شده است.

مشاهده لینک اصلی
من قطعا نیاز به خواندن این یکی برای درک تمام معانی عمیق تر خود را، 5 فوریه 2015 این بررسی از: نان از آن سال های اولیه (کلاسیک اروپایی) (کاغذ) خرید تأیید شده (این چیست؟) یکی از آن کتاب ها به ظاهر به سادگی نوشته شده است، اما هنوز بسیاری از معانی عمیق تر، این یکی است که من بلافاصله احساس می کنم از خواندن دوم بهره مند شوند. این یک روز در زندگی یک تعمیرکار ماشین لباسشویی در آلمان بعد از جنگ - روز هدیویگ وارد می شود - از زمانی که او بالا می آید، نیاز به جمع آوری یک دختر که از دوران کودکی دیده نمی شود که در حال رفتن به بزرگ شهرستان می گوید.Walter مذاکرات زندگی او، از طریق آن حافظه اصلی خود به نظر می رسد فقدان غذا به جای افکار مورد انتظار از جنگ است. خاطراتی از دیدار عالی آشپزخانه سوپ و اگر چه غذا در حال حاضر فراوان است، آگاهی که کسانی که آن را ارائه می دهند هم اکنون خیلی خوب نیستند: (در مغازه شکلات) من سعی کردم تصور کنم آنچه که او گفته بود، من هفت سال پیش به آنجا آمده ام و از بعضی از نان خوشم می آید من این چشمان را دیدم که خیلی سخت تر و خشک تر از غاز بود و من آن را دیدم که جذاب و پر از انگشتان انگشتان را مانند انگشتان پاره کرد، دیدم که دست آرامشده با دست چپ و زرد با حرص و طعم رشد می کند. بند آخر کتاب به طور کامل جمع آوری آنچه که جنگ باید برای مردم آلمان احساس می شود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب نان سال های جوانی


 کتاب تروترو عکس می گیره سرش رو برعکس می گیره
 کتاب تروتروی با نمک تولدت مبارک
 کتاب تروترو کوچولو می خواد بره به اردو
 کتاب تروترو با گل ها هدیه می دن به نانا
 کتاب تروترو گل درست کن برای نانا پست کن
 کتاب تروترو می خنده نانا شده پرنده