کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش

اثر دنی دیدرو از انتشارات فرهنگ نشر نو - مترجم: مینو مشیری-ادبیات اقتباسی

ژاک فاتولیست یک تحقیق تحریک آمیز از مشکلات موجود، سرنوشت و اراده آزاد است. در مقدمه ای بر این ترجمه درخشان، دیوید كووارد مبانی فلسفی شگفتی دایرو را با سرنوشت توضیح می دهد و از تکنیک های تجربی و تاثیرگذار ادبی كه ژاک فاتولیست را كلاسیك روشنگری می داند، بررسی می كند.


خرید کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش
جستجوی کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش در گودریدز

معرفی کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش از نگاه کاربران
توی روزگاری که همه‌مون دنبال مفرّی هستیم تا به نوعی، با «تر» شدن بین بقیه محبوب بشیم، سر و کار داشتن با آدم‌هایی که بی‌هیچ دغدغه، فقط و فقط خودشونن و خودشون، اصلا چیز کمی نیست. کسایی که نه خیال دارن دوست‌داشتنی‌تر جلوه کنن، نه بافضیلت‌تر، نه مهربون‌تر، نه زیباتر، نه و نه و نه و نه چیزی بیشتر از اونی که هستن. راوی رمان ژاک قضا و قدری و اربابش یکی از همین‌هاست. راوی حکایت در عین ‌این‌که به صرف داستان‌گویی از وضعیت انفعال و بی‌تفاوتی نسبت به مخاطب دراومده، حتی برای لحظه‌ای به خواننده باج نمیده و اگه صفحه به صفحه‌ یک‌بار اون رو جون به لب نکنه راحت نمی‌شینه. این قضیه بعد یه مدت خواننده رو هم حساس می‌کنه؛ اون‌قدر که با شروع هر خرده‌روایت، لحظه به لحظه منتظر هوار شدن راوی هستی. اگه از این نظر مقایسه‌ای قایل بشیم بین ژاک... و تریسترام شندی، من یکی که سفت و سخت طرف راوی ژاک... هستم. توی تیکه‌ای از رمان، ژاک داره واسه اربابش از خاطراتش میگه که خانم میزبان سر می‌رسه و قصه‌ی اون‌جا نیمه‌کاره رها می‌شه. این وسط صحبت‌هایی رد و بدل میشه و به یک باره میونه‌ی همه به هم می‌خوره و درست سربزنگاهِ گیس و گیس‌کشی، راوی دو لنگ پا می‌پره وسط ماجرا و میگه:

«و اما، خواننده عزیز، چه چیزی مانع می‌شود که بین این سه نفر یک دعوای جانانه راه بیندازم؟ چرا ژاک شانه‌های خانم میزبان را نگیرد و او را از اتاق بیرون نیندازد؟ و چرا ارباب شانه‌های ژاک را نگیرد و او را بیرون نکند تا یکی به گوشه‌ای برود و دیگری به گوشه‌ای دیگر؟ تا شما نه داستان خانم میزبان را بشنوید و نه ادامه‌ی داستان عشق و عاشقی ژاک را؟ اما نگران نباشید، این کار را نمی‌کنم...»

و این‌طور میشه که ادامه‌ی روایت صرفا و منحصرا به خاطر لطف و مرحمت راوی روی کاغذ ریخته میشه. لامصب بابا جان اصلا ما چقدر اینایی که کاسه‌لیس نیستن دوست می‌داریم.

مشاهده لینک اصلی
یک رمان فلسفی جذاب که خیلی راحت خواننده را تا انتها به دنبال خود می کشاند. آنچه نظرم را بسیار جلب کرد این بود که حرف های فلسفی که دیدرو بسیار هنرمندانه در دهان ژاک قضا و قدری میگذارد، به دلیل ساده بودن شخصیت ژاک به عنوان یک نوکر که سخت هم به قضا و قدر معتقد است، معمولا مفاهیمی چند لایه و عمیق هستند. طوری که هم میتوان به ظاهر ساده شان اکتفا کرد هم میتوان به کمک آنها باب تفکر و بحث کردن را برای ساعتها گشود. نثر چابک و بازیگوش کتاب، داستانگویی تو در تو و از این شاخه به آن شاخه کردن های هنرمندانه هم از خصوصیات تحسین برانگیز این رمان است که حداقل من را، با پیش فرض ذهنی ام از رمانی که در قرن 18 میلادی نوشته شده باشد شگفت زده میکرد.
.از ترجمه ی بسیار عالی خانم مینو مشیری هم نباید گذشت. روان ،سرزنده و قابل فهم

مشاهده لینک اصلی
بسیاری از دایرتس از تسبیحات استرنز @ تریترام شندی ساخته شده است. @ Diderot راز این را نفهمید - کتاب او از بسیاری جهات، صورت دیئونیسی آن کتاب است (اگر این را می توان با صورت مستقیم گفت). فقط مواد Sternes - جنگ و زخم هایی که نتیجه می گیرند نگاه کنید؛ از سوی دیگر، دیدرو به راحتی از میدان جنگ به سمت صندلی واقعی یونایتد توبیس، قلب و جنگ هایش می رود. * به همین ترتیب، ژاک بیشتر در ذهن داشت: @ Decameron، @ or evenDon Quixote @ (و دوباره، ترکیب عشق و جنگ). ساختار Sternes است، اما ساختار Sternes خود ریشه درDon Quixote @ و در 1001 شب، البته. هر دوی این پروژهای، رمان دایردو به عنوان یکی از کتابهای فوق به عنوان خنده دار است و به عنوان تعجب آور است. همانطور که Barths @ Fridays Book @ وFurther Fridays @ را با هم در میان گذاشتم، متوجه شدم که در داستانها چند داستان وجود دارد. من خیلی نگران بودم (همانطور که بارت است) که من درجه ها را ذکر کردم، اما من علاقه مند بودم که توجه داشته باشم، بر خلاف 1001 شب (همانطور که بارت اشاره می کند)، در چندین مورد، این داستان ها در داستان ها بر روی داستان های فریم تاثیر می گذارند و تهدید به افشای قاب بزرگتر (و مانند 1001 شب، اغلب فریم های آنها را منعکس می کند، اگر کمتر به صراحت از 1001 شب). من فکر می کنم عادلانه است که بگوییم که دایرو بیشتر در آن جلوه ها علاقه مند بود، نه به داستان های خود، و لذت زیادی را در این دوچرخه هایی که به دنبال آن بود، به ارمغان آورد. در نهایت، همانگونه که رابرت لویز خاطرنشان می کند، نه تنها Diderot به شدت از Sterne ، بلکه از هر تعداد از داستان های محبوب دیگر آن زمان (مانند Bocaccio، Servantes و Chaucer (در میان بسیاری دیگر) در زمان خود). * اما پس از آن، هیچ یک از این کتابها به طور کامل به جنگ و یا عشق نپرداخته است. در حقیقت، هیچ یک از این کتابها واقعا، به جز بهانه ای برای گفتن آنها، واقعا به جنگ یا عشق در همه چیز مربوط نیست.

مشاهده لینک اصلی
به آرامی سرگرم کننده، اما اغلب خشمگین کننده است. من می دانم که نقطه اینجا این بود که از رمان های دیگر متفاوت باشد و انگشت اشاره ای را در داستان سنتی خود بچرخاند و همه چیز جالب بود. من فقط آن را در مورد هر یک از شخصیت ها و یا داستان هایی که سعی داشتم بشنوم، هیجان زده بودم. بین وقفه های ساخته شده در رمان و وقفه های واقعی زندگی من هرگز نمی توانستم به یاد بیاورم که چه اتفاقی می افتد یا چه کسی بود. چیزی که من علاقه مند شدم که در مقدمه ای برای نسخه من (پنگوئن کلاسیک) ذکر شد این بود که این کتاب تحت فشار قرار گرفت مرزهای تمایز طبقاتی کمی. بدیهی است که ژاک خادمی شایسته و جالبتر از استاد او و شخصیت مهمتر است. این کتاب در طول یک دوره زمانی که اکثر رمان ها در مورد پرهیز از اشراف زاده در پاریس مورد تقدیر دهقانان و تنظیمات روستایی قرار گرفته است. در واقع، من فکر می کنم مقدمه ای بهتر از کتاب خود را دوست داشتم. Sad.Id توصیه ژاک Fatalist به هر کسی که از Tristram شندی و / یا Candide لذت می برد. این به من یادآوری هر دو از آن (هر چند من در واقع خواندن سابق خودم).

مشاهده لینک اصلی
دنیس دیادر، عزیز من، نمی نویسد .. صحبت می کند! آیا حتی یک رمان است؟ من یک سرنخ دارم یکی از چیزهایی که من می دانم این است که تا به حال چیزهای بسیار آوانگارد که تا به حال خوانده ام و فکر می کنم که توسط یک مرد که بیش از 300 سال پیش متولد شده بود نوشته شده است! مرد، این واقعا چیزی است! حتی زبان و تن اجازه نمی دهد آن را از سال های 1970 بزرگتر کند. برای من، این کتاب در حال حاضر در اوج بی نظمی ایستاده است. این کتاب به عنوان یک مرجع در برابر بی ثباتی تمام روایت های ادبی (من از کلمه @ @ @) رد خواهد شد. اندازه گیری خواهد شد. P.S. و اگر فکر می کنید طنز تیره یک چیز قرن بیست و یکم است، شما کاملا اشتباه هستید!

مشاهده لینک اصلی
و ژاک شما فقط یک توهم ناگهانی از واقعیت هاست، بعضی واقعی، بعضی از تصورات، بدون فضل نوشته شده و در مورد بدون نظم توزیع شده اند. کمدی فالوسی. تقریبا جریان آگاهی آن، نوشتن نویسنده، اغلب دیوار چهارم را شکست. بسیاری از این افکار فلسفی داستان های مختلف را متوقف می کنند. خود داستان ها اغلب شکسته می شوند و در هم آمیخته می شوند، بنابراین حتی شخصیت هایی که به آنها می گویند اشتباه گرفته می شود، جایی که داستان ها خاموش می شوند. زمانی که من شروع به خسته شدن کردم، لحظات خنده دار یا ایده های جالب ممنوع خواهد شد. با این حال هنوز هم می توانم به 3 ستاره بروم. برخی از قطعات واقعا جالب وجود داشت، بعضی از مکالمات به نظر می رسید مانند طراحی مارکس بروز در زمان.تلفاتره: من به طور جدی تردید که این ترجمه توسط J. Robert Loy، بهترین نسخه است.

مشاهده لینک اصلی
© زندانی آن کتاب بسیار سرگرم کننده بدون اینکه پوشش © © پردیس از sens.Lauteur façon particulière به داستان یک فدراسیون © minine مد به پیدا شده است. این تمام نشده است داستان 1ERE quon شروع می شود 2 از 3 و بعضی دیگر هم histoires.Le شده jackfruit شخصیت توصیه شده است که ساخت © maître خود را باز گرداند نتیجه نمک © همانجا من شیفته حتی © الکترونیکی زیرا من می توانم عبور که در آن برای این انتقام قایقرانی خاص، شده jackfruit پرتاب یک گوسفند در دریا و تمام گله به دنبال پیدا نیست! این یک داستان از کتاب های دیگر گرفته شده است ..

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش


 کتاب ابوعلی گاو آدم کن
 کتاب احمد خلیفه خراب کن
 کتاب ابوعلی عروس پیداکن
 کتاب ابراهیم کیسه پاره کن
 کتاب آنتی گونه
 کتاب آقای ملک