کتاب کوه جادو

اثر توماس مان از انتشارات نگاه - مترجم: حسن نکوروح-ادبیات اقتباسی

کوه جادو [Der Zauberberg] رمانی از توماس مان (1875-1955)، نویسنده آلمانی، که در 1924 انتشار یافت. و در سال 1929 یعنى پنج سال پس از انتشار، جایزه ادبى نوبل را براى نویسنده خود به ارمغان آورد. هانس کاستروپ جوان بورژوازاده‌ای است (مان در اینجا نیز، چنان که در بودنبروکها می‌بینیم، اگر نه به یک مکان هانسایی، دست کم به یک قهرمان ایالت هانسایی بازمی گردد) که برای اقامت چند روزه نزد پسرخاله خود یواخیم می‌رود که در آسایشگاه اووس تحت درمان است. ولی کاستروپ، همین که در معرض فضای مرگ‌آلود آسایشگاه قرار می‌گیرد، احساس می‌کند یا می‌پندارد که خود نیز بیمار است، و هفت سال در آنجا می‌ماند تا زمانی که جنگ جهانی 1914 او را از رؤیا بیرون می‌کشد و با خشونت به میدانهای نبرد می‌برد...


خرید کتاب کوه جادو
جستجوی کتاب کوه جادو در گودریدز

معرفی کتاب کوه جادو از نگاه کاربران
در سال 1997، در جامائیکا، بوستون، حدود ساعت 4 صبح تا اواسط ژوئن، پس از گروهی از دوستان دانشگاه که در آن زمان خاورمیانه را منفجر کرد و بعد هم به محل ما رسید، من یک دختر خنک در حیاط ما را به یاد می آورم به من چیزی شبیه به اوه گفتم، دوست داری بخون من شرط می بندم که شما مانند گوز خسته کننده مانند کوه سحر و جادو. @ من پاسخ من را به یاد داشته باشید اما از آن به بعد هر زمان که من فکر می کنم از این کتاب Ive فلاش به این صحنه و فرض خود را که تنها فریبنده کمی سخت گیرانه خواندن کتاب مانند این. در حال حاضر، اگر آن زمان در آن زمان سفر به بوستون (خورشید فقط به سختی بود، در واقع - طلوع آفتاب تابستان در حدود ساعت 4 صبح می آید) شناسه ذهن خود را در مورد من و کوه سحر و جادو با توصیف مشتاق توضیح چگونگی کتاب خسته کننده در حقیقت، مطمئنا، در حقیقت عمدا خسته کننده است، Id می گوید، اما قطعا خجالت می کشد. مطمئنا، در ابتدا آن را به آرامی به نظر می رسد مانند کاریکاتوری، اما من فکر می کنم در واقع آن را به عنوان یک اظهار کوهستانی به اهمیت صبر نوشتن / خواننده، بیش از @ @ جادویی @ خواندن آن است. تا زمانی که 330 صفحه آزاد در (706 کل) به دست من نرسیده است. منن غیرمسلمان را به نمایش می گذارد * - بیشتر شبیه یک استندال سوپر هوشمندانه است یا در بهترین حالت او با پروسهای زنده و محدوده وسیع تولستوی منطبق است. رویکرد رسمی ثابت مدرنیسم: هیچ آزمایش واقعی ساختاری یا تمیز زبان (غیر از یک مقاله 17 صفحه ای درباره ارتباط ساختار سلولی و کهکشان ها). محتوا، هر صفحه به نظر می رسد با صحبت های فکری - آن را به صراحت بیش از حد موضوعی، رمان ایده هایی که در آن درگیری های عمده هستند نظری، رمان است که اوج می کشد با blizzard مخالف بحث بین روشنفکران مخالف، @ Operationes Spirtuales، @ p 432-460) و پس از آن یک فصل باشکوه (@ Snow، @ p 460-489) که در آن شخص اصلی هانس برای برخی از اسکی انفرادی تنظیم می شود و در یک برف واقعی برف برف باد که به انتزاع می رسد و از بین می رود توهمات، مانند اینکه چگونه نظریه های متضاد در مورد پیشرفت یا روح و یا ضرورت تروریسم یا انسانیت در واقعیت ظاهر می شوند - در درجه اول، تشدید اختلافات فیزیکی بین دو دشمن روشنفکر (ستتمبریین و پرفورفسیفیست نوشتار) و بعدا در فیزیک واقعی درگیری میان کشورهایی که با ایده های جنگی مواجه شده اند: چه چیزی؟ ایده ها صرفا به این خاطر است که آنها سختگیرانه عمل می کنند، به طور غیرمنتظره به اعمال حیوانات، به حل و فصل با مبارزه فیزیکی؟ @ به طور کلی، ID جایزه سه ستاره برای ممکن است 600 صفحه کل این و نه ستاره برای 106 پراکنده 106 بیشتر، در طول سه بخش: 1 ) Mardi Gras bit (@ Danse Macabre @) که در آن انگليسي به زبان انگليسي نشان مي دهد فرانسوي صحبت مي کند، 2) فصل فوق به نام @ Snow @ و بخشي از فصل قبل از آن که ناخودآگاه ناخودآگاه ناخوشايند را معرفي مي کند (توجه کنيد: 367 - سعی کنید از این موضوع دور شوید، دوستان نوشتار - همچنین در اینجا بررسی کنید که اشاره گر یک شخصیت نپارتا به من کمک کرد تا از طریق 300+ صفحه اول، آن را از آنجایی که روشن بود که شخصیت اصلی هنوز ظاهر نشده است)، و 3) آخرین 20 صفحه پرچمدار یا بیشتر (واقعا در صفحه 686 قرار میگیرد - همه چیز را فراموش نکنید). همه چیز به نظر می آید عمدا به عنوان صعود شدید به خودی خود شکل می گیرد. این یک رمان است که دشواری را می شناسد و تلاش می کند تجربیات نامنظم و انعطاف پذیری زمان را در خوانندگان شبیه به شخصیت ها به کار بندد (زمان یکی از موضوعات اصلی رمان است؛ توضیح و توضیح آن در اینجا از عجایب فراتر رفته است - ahem، ahem - - اخیرا برنده های پولیتیکر ** نیز مربوط به زمان). این یک رمان است که تلاش می کند تا حس خواننده را نیز از بین ببرد و در کنار نوعی سردرگمی مرتفع با تغییرات گاه به گاه وضوح شدید (به عنوان مثال، در یک نقطه توضیحی از لحظات زمانی که دو طرف کوه همه در اطراف می توان از طریق موقت در ابرها دیده می شود). ساختار آن مانند یک شیب رو به بالا که به نوعی در هوای آزاد به پایان می رسد. زبان همیشه در دسترس است، اما آن را به ندرت توسط یک موتور روایت در حال اجرا بر روی طرح ویسکوزیته بالا حرکت می کند. برای اکثر موارد، طرح شامل سوالاتی نظیر: آیا ویروس هانس بیمار خواهد شد؟ آیا هانس طولانی خواهد ماند؟ آیا هانس دخترش را دوست خواهد داشت؟ آیا Settembrini یا Naptha برنده مبارزه برای هانس روبرو روح فکری است؟ آیا هانس بیمار می شود و می میرد و یا freakin این ژله را ترک، سالم و یا نه؟ نوعی از آن مانند بهشت ​​بهشت ​​که در آن بیماری آنها (نقاط مرطوب) و حذف واقعی آنها / نظری آنها از مساحت مسطح، بیگناهی آنهاست، و هانس در طول زمان خود در کوه باید از خواب عمیق رویا خود، که در آن او نقش پادشاه در حالی که متخصص در پتو و عینک در مورد ستاره ها و فلسفه های مختلفی را شامل می شود که از جمله برتری عواطف بر روی عقل است (Pepperkorn تصور در فیلم توسط هیچ کس دیگری از دون کیشوت). فکر کردن در مورد به دست آوردن چهار ستاره (شما olde 4.5 به دور گردن) اما بیشتر به نظر می رسد در مورد بی قرار بودن من است که همیشه با رمان های مورد نیاز صبر و شکیبایی خواننده، ...

مشاهده لینک اصلی
جلوه های نخستین خواندنThe Magic کوه @ در سال 2009. قبل از GR من این کتاب بیش از حد طولانی را به پایان رسید و من فقط می توانم بگویم که آماده نیستم آن را دوباره بخوانم، حتی اگر توماس مان از خودم از من پرسید. کتاب پیچیده فلسفه، تاریخ و سیاست همه با نمادگرایی و طنز مخلوط شده است. نویسنده با ادراک زمان بازی می کند و خواننده ارتباط با واقعیت را از دست می دهد. شخصیت اصلی وایسا، بیش از حد از گفتمان بیهوده و حس کم است. من انکار تکینگی کار را نمیپذیرم، اما نمیتوانم بگویم از آن لذت بردم. ذهنم باید به این نوع استدلال برسد، من آن را برای دیگران لذت می برم، من به چیزی کاملا متفاوت می روم. به نظر من در دومین خواندن در سال 2013. پس از GR به رغم قطعنامه من، زمانی که GR از مسیر من گذشت، من همه را در مورد وعده های خود ساخته ام فراموش کرده ام و تصمیم گرفتم که در سفر به دومین سفر ادبی با این رمان شرکت کنم در گروه توماس مان خواندن من سعی کردم یک توضیح دقیق تر از افکار من در مورد این خواندن دوم بنویسم. \"دومین بار\" \"کوه سحر و جادو\" برایم ثابت کرد که یک چالش جدی برای من است. همان توماس مان، توصیه می کند که رمانش را نه یک بار بلکه دو بار در کلمه بعد خواندن خواندن، مقایسه تجربه دوم خواندن با ضرورت دانستن یک قطعه موسیقی به طور کامل از هر یادداشت، که منجر به لذت کامل از ظاهرا جدا جنبش هایی که یک سمفونی را تشکیل می دهند. تیماس من، موسیقی را به عنوان هنر متمایز در نظر گرفت. به این ترتیب هیچ تصادفی نیست که سبک نوشتن درخشان ترین آن در لحظات شگفت انگیز به نظر می رسد که جشن پیروزی موسیقی در اوج بیانات برابر با روایت به سمفونی ملودیک است. فصل ها «نمایش» و «کامل بودن هماهنگی» نمونه های واضح از نابغه مان هستند که روح انسان را با زیبایی هنر به نمایش می گذارند. بخشیدن از ادای احترام به هنر به عنوان یک شکل از زیباترین تجسم پیچیدگی های انسان، â € œThe کوه سحر و جادو \"به عنوان یک استعاره قدرتمند است که به منن خدمت می کنند تا یک تصویر پر از اشکال از آرکهتایپ های طبقه بورژوایی و اشراف قرن نوزدهم، آرمان های خود، اخلاق و ارزش هایی که با اجتماع و تنش های سیاسی که در نهایت از قرن آینده به عنوان یک قسمت ویرانگر و آشفته در تاریخ جهان ایجاد می کند. خواننده به آرامی به این بازتاب های بزرگتر از طریق تصویر زندگی در یک سانتریفیوژ سل که در بالای کوه در داووس قرار دارد، به آرامی معرفی می شود. مهندس جوان هانس کاستورپ، مدل مردی تصفیه شده و تحصیل شده در قرن نوزدهم، برای هفت روز به پسر عموی او یواخیم زیمسن می رود. هانس به جای اینکه هفت سال باقی بماند، به طور ناخودآگاه به چشمان پرشور این نقطه دیگر و دور از ذهن نگاه می کند. هان هشت دقیقا همان مقدار زمان را در این پناهگاه Alpine صرف می کند، هفت شناخته شده به عنوان تعداد ایجاد، نشان دهنده رابطه زنده، اما بحث برانگیز بین انسان و الهی، بین خط ظریف است که زندگی را از مرگ من. اصلی ترین ناسازگاری با این شاهکار ادبی غیرقابل انکار، بر روی تصور اشتباه داستان اتفاق می افتد که کار برجسته ای از رئالیسم جادویی است که می توان از فصل های اول آن فقط شاهد لکه های ضخیم از مصنوعی بود که به طور ناگهانی ایجاد یک فضای ناپایدار تقریبا تئاتر را نشان می داد. قهرمانان مردانه در نتیجه یک مشخصه خاص خود هستند، تبدیل شدن به عروسک های عادی به شدت caricaturized در سناریو های چوبی و کوه های مقوا. هر کدام از لباس های عروسکی در رنگ های روشن و واضح با توجه به نگرش خود نسبت به وجود، فلسفه، سیاست یا هنر، صدای خود را به نظرات منان بحث برانگیز: هانس Castorp: و یا کودک زندگی حیوانات. شخصیت اصلی که ویژگی اصلی او گرسنگی برای دانش است. شخصیت هانس به خصوص با توجه به میراث بورژوایی و اشغال عملی به عنوان یک مهندس که از او یک شخصیت بی نظیر در مسائل موجود و فلسفی است، به شدت تاثیر گذار است. جواکیم زیمسن: پسر عموی هانس و همراهی جدایی ناپذیر او. زیمسن ارزش های نظامی، به ویژه حس وظیفه را در مقابل دیدگاه کاستروپ به عنوان یک مدنی که خواسته نامزدی و مسئولیت جمعی را احساس نمی کند، تجسم می دهد. Settembrini ایتالیایی: شخصیت منحصر به فرد و پیچیده من، پر از درونی تناقضات و تعجب موجود. Settembrini را می توان به عنوان مربی پدر و مادر Castorp تعریف کرد که از سنت انسان گرایانه، ارزش های دموکراسی و روشنگری با تاکید خاص بر تحمل و حقوق بشر دفاع می کند، با تأکید دوباره در کار مولد، فعالیت های خلاقانه و زندگی فعال به عنوان منابع اصلی برای پیشرفت بشریت لئو ناپته: تسلیم کننده و رقیب Settembriniâ € ™ ثانیه توجه جوانان هانس. نثا صدای دلپذیری در داستان است، دلتنگی از نظم قرون وسطایی، مدافع افراطی های افراطی، از سیستم های توتالیتر تا آنارشیسم یا کمونیسم است. او مهارت جدی در دیالکتیک و لفاظی به عنوان یک متفکر کامل دارد. روسی م ...

مشاهده لینک اصلی
~~~ â € œThe Hamlet of Europe در حال حاضر به میلیون ها نفر از ارواح نگاه می کند. پل والری نوشت. السینور در همه جا است â € œThe زمان خارج از jointâ € گفت: هملت. و او در جمجمه های خنده جمیعی را تماشا کرد و با محاصره درون دیوار، قلعه صخره ای خود را محاصره کرد. هانس Castorp نیز منتظر، باقی می ماند، تصمیم می گیرد تصمیم بگیرد، با این که آیا بهتر است که باشد یا نه، به روحیه های همراهش گوش می دهد، جمجمه ها را در کف دستش می گذارد، در حالی که زمان پالس در اطراف او در ارتفاعات بزرگ است. اما کوه سحر آمیز تنها هملت نیست، بلکه در طول یک شب تابستان طولانی، و درهم و برهمی از توهمات انعطاف پذیر نیز، رویا پایینی است. این یک داستان زمستانی است. 1،001 Alpen Nächte. و چرخه حلقه واگنر، که ممکن است در امواج در این کوه خالص از یک کابینه سیاه و سفید به شکل جبهه با یک گربه مورب، که قهرمان ما سرش را در دست دارد برای شبها در پایان، جریان دارد. و رکورد چرخش می یابد و سوزن شیار ابدی خود را به عنوان اپرا به پایان می رساند. خط راست آن در تمام نقاط الاستیک است و به یک دایره ای متصل می شود که در آن سوزن به عنوان متن خوشه ای خود را می خوانند و حرکت می کند به سمت مرکز آن، فقط می توان برداشته و چرخانده شده، توسط برخی از دست های نامرئی یا سایه ای از دست بازنشانی شده و به همین ترتیب، چرخه، اپرا، آریا، داستان مسیر داخلی خود را در امواج موسیقی غم انگیز بازمی گرداند. آیا سوزن می داند، همانطور که در طول دوره خود حرکت می کند، جایی که ممکن است، به طور موقت، روایی، در اپرا ما؟ یا خود را از دست دادن خود در خارج از این روش عجیب و غریب در ضبط و خواندن زمان محدود می کند؟ با این حال ما این دریای بی حد و مرز زمان را اندازه گیری می کنیم، به طوری که هر موج از ما عقب نشینی نمی کند و به طور همزمان به ما می رسد و بنابراین غیرقابل انعطاف است - توسط ساحل زمان شن و ماسه جمع آوری شده و قرار داده شده در یک قوطی شیشه ای، کوهنوردی با جاذبه و در زنگ پایین ساعت شن و ماسه یک کوه آرامی شکل می گیرد. اما زمان آن از بین نمی رود، و ما ممکن است آن را پیدا کنیم، همانطور که می بینیم که در ساعت ها و ساعت های ساعت ما بیشتر اعتماد به نفس می گیریم، در مرکز شهر و چهره پیچ و تاب در ایستگاه قطار، به غم و اندوه ما ممکن است یک شب به گنبد آسمان نگاه کنیم و هر دو خورشید و ماه را به اشتراک می گذاریم بهشت ​​ما، ادعای دوگانه بر احساسات ما، آسمان خیره شده با ستاره ها و شستشو با نور تابشی نور روز. چیزهای خارق العاده به مردم هنگامی که زمان خارج از مشترک است. و کسانی که در شار و فلاکت زمان بی انتها زندگی می کنند نیز تبدیل به فوق العاده، فانتزی می شوند. بیماری می گیرد عجیب و غریب بزرگ و تلخی بزرگ آلوده جمعیت ما در این ارتفاعات. برای بالا رفتن از بالای جهان به پایین نگاه کردن به پایین زنگ ساعت شن و ماسه، جایی که شنهای زمان این کوه را در مینیاتوری، این خواب آلودگی، جهان کپسول تشکیل می دهد که رشد می کند و رشد می کند با زمان جمع می شود، رشد می کند و رشد می کند تا آن را تمام Elsinore، تمام اروپا، تمام جهان را پوشش می دهد. به نظر می رسد که زمان ریه در یک قفسه سینه باز برای تماشای ما بود، ممکن است در یک دستگاه اشعه ایکس، همانطور که گسترش می یابد و قرارداد می گذارد، ما آگاه هستیم که هر انبساط و انقباض نوعی شمارش برای ارگانیسم های زیستی است، اما برای نفس نفس، چه نفس نفس را شمارش می کند، اما راه دیگری برای برداشتن لحظات فردی است که ما را به فاجعه بزرگ نهایی نزدیک می کند؟ و برای هانس Castorp ما رمز خود را برای دوران خالی از سکنه و مزاحم که از طریق آن او تصمیم به ساکن شدن در خارج از زمان - آیا ما او را به خاطر مدت طولانی مطرح کردن سوال \"آیا می شود یا نمی شود؟\" - زمانی که وحشتناک پاسخ به این سوال بی رحمانه، مانند همیشه فرشته مظلوم، در تمام طول زمان در حال نزدیک شدن است؟ یک کتاب بی نهایت، این â € œthe timeâ €. این می تواند هیچ چیز دیگری، اگر آن را به یک رمان زمان است.

مشاهده لینک اصلی
â € œAdeus، هانس Castorp، پسر خجالتی و ناخوشایند! داستان شما به پایان رسیده است. \"من هانس Castorp را در حافظه ادبی من با محبت بزرگ نگه خواهد داشت. من آن را در کنار دیگر شخصیت های قابل توجه که من TA £ درجه £ بچه مانند دوستان قدیمی از گوشت و osso.Apesar اندازه prático کمی SA guardá خواهد کرد، با این آجر atrás در همه جا راه می رفت (بله، آنها به من بی اعتمادی نگاه کردند!) و در یک کتاب که در مورد زمان صحبت می کند؛ زمان است که رقیق، زمان عبور ما بدون دادن به او، آن زمان که ما به ناچار منجر به پایان و مرگ، بلعیده هشت صد صفحاتی که به نظر می رسد داستان سدیم £. à ‰ میلیمتر برنامه ریزی شده معمول، زندگی در هیچ زمان ساعت به عنوان به جهان از planÃcie که در آن زندگی بی تاب است مخالف است. وجود دارد، که sanatório که در آن reúne نخبگان بین المللی و در حال حاضر است £ تمام تضادهای اروپا، Castorp برخوردار یکی mágica و آزادی کهن، یک £ elevaçà معنوی است که به طور فزاینده حرکت از واقعیت است. £ SA چند ای کسانی که هنوز هم در حال تکامل است.و à © این زمان به حالت تعلیق هستند، که زندگی استاتیک که TAMBA © متر من به پایان رسید تا در دام خواندن که هنوز تجربه بدون عجله و بدون انتظارات. خواندن، برای لذت ساده از قدردانی از یک کار است که ما را احاطه کرده است. بیشتر در این کتاب مورد بحث قرار گرفته است؛ فلسفه، سیاست، مذهب، کلاسیکوسپس مراجع است که هر فکری را تحسین می کند. من این بخش را به هر کسی که بهتر از من انجام می دهد را ترک می کنم. من بعضی از بحث ها با حوصله و خسته شدم و با دیگران خندیدم. اگر برای اولین بار در £ برای کاهش کار کافی بود، دومی قطعی برای کوه Mágica vá در حافظه به عنوان نیروی کار شگرف که © باشد.

مشاهده لینک اصلی
من قصد ندارم این کتاب را در هر روش جدی یا تحلیلی بررسی کنم. در حال حاضر، بیش از چندین نسل و قاره های پراکنده، بسیاری از خوانندگان هوشمند خود را بررسی کرده اند. این به سختی نیاز به پشتیبانی من دارد. من فقط می خواهم نظرات من کاملا ذهنی در مورد آنچه را که عالی و کاملا لذت بخش است خواندن آن را ارائه دهد. طرح قبل از آن باید به خوانندگان غربی آشنایی داشته باشد، زیرا این کلاسیک یک قرن قدیمی است و در محافل ادبی بحث می شود. با این حال، اگر شما از دست رفته، خلاصه ای از Goodreads: در این داستان غم انگیز غنی از ایده ها، مان استفاده از یک آسایشگاه در آلپ سوئیس، جامعه اختصاص داده شده به بیماری، به عنوان یک میکرو کوزم برای اروپا، که در سال های قبل از سال 1914 در حال حاضر اولین علائم غیرعادی بودن ترمینال خود را نشان می دهد. کوه سحر آمیز کارهای برجسته ای از تمسخر و عجیب و غریب، تنش جنسی و فریب زدن فکری است که کتابی است که در میان مرگ به وجود می آورد. من به سن خودم پایان دادم، زیرا من آن را کنار گذاشتم تا فکر کنم و نوشتن کنم در یادداشت های رنگارنگ چسبنده، که در حال حاضر کتاب من را دو برابر ضخامت آن در حال حاضر بود. من نمی خواستم از طریق خواندن خودم عجله کنم، بنابراین من اجازه کوه سحر و جادو فضای خود را در زندگی من، خواندن آن تنها زمانی که من می توانم آن را به من توجه کامل برای چند ساعت در یک دره، به رد هر چیز دیگری. به افتخار @ cure @ و برای حس کردن تنظیمات هانس، من اغلب این زمان را روی بالکن جلو ماندم تا باغ و تپه های ملایم که شهر ما را تشکیل می دهند. با این وجود، به نظر میرسید که هیچ بیداری یا قلهی زیاد وجود نداشته است، اما با وجود آن، صلح خالص خود را دارد. برای جلوگیری از خواندن از زمان به زمان لازم بود تا سوالات مهمی را در نظر بگیرم، نظیر اینکه آیا من Naphta تیم هستم یا Team Settembrini. فقط شوخی میکنی البته تنها یک انتخاب درست وجود دارد، و من همیشه با هیپنوتیزم پرشور، علیرغم دغدغه ی او و (بارها) شیفتگی قدرتمندی، همیشه در کنار آن بودم. در حالی که برای راه حل نهایی ناخوشاییش ناراحت شدم، این امر اجتناب ناپذیر بود و من باید به تسخیر عظیمی اعتراف کنم که ایدئولوگ خیالی ایتالیایی ما از این مصیبت جان سالم به در برد. این باید بهترین رمان مدرن ایده آل باشد. من عاشق آن هستم که مان در تمام جهان غربی و تمام نگرانی های انسانی - شخصی، اجتماعی، وجودی، سیاسی، طبیعی، علمی و هنری - به عنوان پایه ای برای کتابش دست یافت. من عاشق این هستم که او یک مرد جوان و نه قابل تحسین، اما نه بیش از حد چشمگیر را انتخاب کرد تا قهرمان غیر قهرمانانه ما باشد. پس از آن گفتم، باید اضافه کنم که باور دارم که من بیشتر از هانس هانس از هانس فکر خودم و یا شاید از آنچه فکر می کردم از من فکر می کردم. من هانس را به عنوان یک مرد معمولی عادی پیدا نکردم، حداقل با استانداردهای امروز. شاید مردان جوان اروپایی عموما هوشمندانه تر و شخصیت بیشتری در آن دوران داشتند، از امروز ما جوانان متوسط! من شک دارم، با این حال. به نظر من عادلانه است که بگوییم هانس به راحتی توسط شخصیت های قوی تر نسبت به خودش غرق می شود. به خاطر این گرایش، او در معرض آسیب پذیری ها قرار می گیرد و در فلسفه های خود به عنوان کسی که هیچ چیزی را نمی گوید و به همین ترتیب برای هر چیزی می افتد. هانس به اندازه کافی قوی نیست که بتواند فشار همکار را تحمل کند، حتی زمانی که او از شرکت کنندگان این گروه ها ناراحت است. بر خلاف قضاوت بهتر، او در فعالیت هایی است که با حساب خود، ناراحت کننده و گاهی اوقات خطرناک و غیرقانونی (به عنوان مثال seance تفرقه ای و دوئل دیوانه) است. و با این حال، من دوست داشتم او را تحسین و راه را که او منعکس کننده در مورد چیزها، سخت تلاش می کنیم تا انتخاب های درست را انجام دهیم. با این حال، مان واقعا داستان قرون وسطایی را در سر خود قرار می دهد، در حالی که در پایان، انتظار می رود که هانس در عقل خود عاقل تر، قوی تر و تعیین کننده تر باشد. در حقیقت، اتفاق می افتد که اخبار مربوط به جنگ از طریق دیوارهای محافظ Berghof، هانس از هفت سال @ enchantment @ و او را به نبرد همراه با هزاران نفر دیگر از مردان جوان بیدار بیدار می شود. هانس به آن می پیوندد جنگ، هرچند افکار و احساساتش بر آن (که ما هرگز نمی دانیم)، اجتناب ناپذیر بود. همانطور که Settembrini می گوید، توضیح ضرورت دوئل به هانس،Whoever قادر به ارائه شخص خود، بازوی خود را، خون او، در خدمت به ایده آل، غیر قابل قبول از آن است؛ با این حال فکری، این وظیفه یک مرد است که یک مرد باقی بماند (ص 700). بنابراین، در یکی از زیباترین و ظریفترین پیچیدگی های عجیب و غریب، خواننده هانس @ salvation @ از انیمیشن تعلیق در Berghof به طریقه، نه از بهبود او، و یا آموزش و پرورش او توسط ذهن یاد گرفته، و یا تجربه خود را در عشق و مرگ و بیماری (که همه آنها زندگی خود را نه زندگی وجود دارد)، بلکه با یک فاجعه غیر قابل اجتناب خارجی. هانس دوباره به زندگی ادامه می دهد اما به آن واکنش نشان می دهد. او را انتخاب می کند، همانطور که تمام همتایان بدنام خود را انتخاب می کند. البته، آنچه ما خوانندگان مظنون هستیم این است که به احتمال زیاد زندگی نیست، بلکه مرگ است که هانس را انتخاب کرده است، او را از بالای کوه او و در آغوشش گرفته است. ما هرگز برای اطمینان نمی دانیم. این رمان ظریف و در عین حال ساده است، با یک طرح ساده برای دنبال کردن و همچنین پیچیده و چند ل ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کوه جادو


 کتاب قصه های تصویری از زهرالربیع _4
 کتاب قصه های تصویری از حدیقه الحقیقه _ ‏‫۱
 کتاب تروترو همیشه شاگرد اول میشه
 کتاب ترو می خواد تو برفا آب بپاشه به گل ها
 کتاب تروتروی بانمکه خوشحاله روز کودکه
 کتاب تروترو یه نقاشه نمی دونه چی بکشه